«دوست دارم یه کتاب بخوانم که مثل کتابهای جان کریستوفر باشد!» این از آن جملههایی است که هر فروشنده کتابی یکبار شنیده است. و در حد توانش برای مطالعه کتاب بهتر به خریدار محترم کمک کرده است. اما گاهی راهنماییاش چندان کارگشا نیست و شما به جای اینکه با یک کتاب عالی علمی تخیلی دیگر ذوقزده شوید، سر از ماجراهای کتابی درمیآورید که اصلا برایتان جذاب نیست.
از آنجایی که این مشکل از روز ازل گریبان کتابخوان جماعت را گرفتهاست، اهالی ادبیات نشستند و داستانها را بر اساس اصول و قواعدی که بر آنها حاکم است. چهارچوبی که دارند و مسیر و روند داستان و نوع قهرمانپردازی و هزاران نکتهی ریز و درشت دیگر طبقهبندی کردند. و نتیجه شد زیرژانرها و ژانرهای اصلی ادبیات مثل ژانر وحشت، ژانر علمی تخیلی یا داستان ماجراجویی و رمان معمایی و…که میتوانید با شناخت ویژگیهایشان به تدریج تبدیل به یک متخصص کاردرست در بررسی انواع کتاب داستان برای نوجوان شوید.
دوست دارید بیشتر با این ژانرها آشنا بشوید، کتابهای جذاب هر ژانر را بشناسید و بعد خودتان آستین بالا بزنید و یک لیست پر و پیمان برای مطالعه کتاب خودتان بنویسید؟ خب پس سوار قطار سریعالسیر ژانرشناسی بشوید تا سری به دنیای ژانرهای ادبیات بزنیم.
پرواز با جاروی پرنده و سفر به سرزمین پریها؛ معرفی ژانر فانتزی
فانتزی یکی از زیرژانرهای ادبیات گمانهزن است که حتما در مطالب مرتبط با بررسی انواع کتاب داستان برای نوجوان چشمتان به عنوانش خورده است. حالا اصلا این ژانر فانتزی چیست؟
فرض کنید شما یک نویسنده هستید؛ که از دنیای اطرافتان حسابی خسته شدهاید. بعد، با خودتان میگویید اگر یک چوب جادو داشتم؛ چه میشد؟ دوباره فکر میکنید؛ که باید جایی باشد تا من جادوگری یاد بگیرم، اصلا این همه جادوگر چطور این طرف و آن طرف میروند؟ و اینطوری میشود که هری پاتر و مدرسهی هاگوارتزی خلق میشود.
در واقع فانتزی آمد تا قواعد دنیای معمولی و خشک ما را به هم بریزد. نویسندههای فانتزی با استفاده از داستانهای فولکلور، ماجراها و موجودات ماورالطبیعی و اسطورههای تعریف شده در فرهنگ عامه، دنیای خودشان را با قوانین و معیارهای خودشان ساختند. در این دنیا ممکن است اسبها هم حرف بزنند. یا مثلا کمدها تبدیل به دروازههایی برای ورود به دنیاهای دیگر شوند.
دنیاسازی هم یکی دیگر از آن عناصری است؛ که معمولا و هنگام مطالعه کتاب ژانر فانتزی با آن روبهرو میشویم. گاهی نویسنده پا را فراتر میگذارد و یک دنیای موازی با دنیای ما خلق میکند. مثلا دنیایی که در آن پایان جنگ جهانی دوم با کمک جادو طور دیگری رقم خورده است(ژانر فانتزی واقعیت موازی). گاهی هم نویسنده سراغ قرون وسطی میرود؛ اما فقط آیینها و مراسمهای آن دنیا را برمیدارد، مثلا شوالیههای دلیر و شاهزاده خانم و نظام رعیتی و پادشاهی، ولی در دل این دنیا داستان جادویی خودش را تعریف میکند.
گاهی هم این دنیاسازی هیچ ربطی به دنیای ما ندارد. در واقع، دنیایی است که کیلومترها با دنیای ما فاصله دارد و در آن جادو و ماجراهای جن و پری و الفها(همان موجودات باهوش گوشدراز اربابحلقهها منظورمان است.) کوتولهها و هابیتها چنان واقعی روایت میشود؛ که گاهی شک میکنیم این دنیا واقعی است یا دنیای خودمان؟
اما تقریبا از اوایل سال 2000 پای نوع دیگری از فانتزی هم به دنیای ما باز شد، فانتزی مدرن! اینجا دیگر خبری از قرون وسطی نبود و جادوگرهای محترم وسط همین دنیای خودمان زندگی میکردند. گاهی که چشم ما را دور میدیدند و جادو میکردند. بله! نمونهی خیلی معروفش همان هری پاترخودمان است. هر چند که بسیار از پژوهشگران معتقدند فانتزی مدرن از خیلی وقت پیش ماجراهایش را شروع کرد و برای پیدا کردن ردپایش باید به جنگ جهانی و آن کمد جادویی نارنیا و نوشتههای آقای سی اس لوییس سر بزنیم.
شاخصههای اصلی کتابهای ژانر فانتزی
- طراحی دنیایی با ویژگیها و قوانین خاص بر پایهی خیال و وام گرفتن از ادبیات و خرده فرهنگها؛
- نبرد خیر و شر و جاری بون این نبرد در تکتک عناصر داستانی؛
- قهرمانپردازی به بهترین شکل و سفر قهرمان بر اساس الگوی متداول؛
سفر به سرزمین عجایب با کتاب ۲۳ داستان از سرزمین روتاباگا
آن سرزمین عجایب را یادتان هست که آلیس از یک سوراخ خرگوش واردش شد، و با عجیبترین موجودات که میتوانست در عمرش ببیند، گفتگو کرد؟
ماجرای ۲۳ داستان از سرزمین روتاباگا هم تقریبا مثل سرزمین عجایب است. با این تفاوت که این بار شما آلیس ماجرا هستید و قرار است از لابهلای کلمات نوشته شده توسط کارل سندبرگ راهی یک سرزمین خیالی و افسانهای بشوید.
همانطور که از اسم کتاب پیداست در این کتاب میخواهیم ۲۳ داستان مختلف از یک سرزمین خاص به نام روتاباگا را بخوانیم. سرزمینی که هرقدر هم نقشه زمین را بالا و پایین کنید، نمیتوانید پیدایش کنید.
حالا تو این سرزمین چه خبر است؟ از شما چه پنهان اینجا هم یک دنیای تازه است که در آن موجوداتی زندگی میکنند. موجوداتی مثل هترک اسب، بوزو دکمهکن و یابوهای بابلی وحشی و کلی موجود ریز و درشت دیگر که برای آشنایی باهرکدامشان باید سری به دنیای روتاباگا بزنید؛ سرزمین که سندبرگ نویسنده مجموعه میگوید دست کمی از سرزمینهای افسانهای و ماجراهای پریان ندارد.
۲۳ داستان از سرزمین روتاباگا را از اینجا تهیه کنید.
وقتی ارواح در میزنند؛ آشنایی با ژانر وحشت
تصور همهی ما از ژانر وحشت مجموعهای از زامبیها و خونآشامهای محترم هستند؛ که برای خودشان در شب میچرخند و آدمهای بیگناه را شکار میکنند. اما، این فقط یک لایهی سطحی از ژانر وحشت است و قلمرو این ژانر تا دلتان بخواهد وسیع است.
پژوهشگران میگویند: هر اثری که بتواند در ما دلهرهایجاد کند، با استفاده از عناصر واقعی یا روانشناسی ما را بترساند و یکجورهایی آن عنصر آدرنالین خون ما را بالا ببرد در دسته ژانر وحشت قرار میگیرد.
برای همین هم شما میتوانید آثار استیون کینگ را در این دسته قرار بدهید. اما کنارش نگاه ویژهای به آثار ادگار آلن پو هم داشته باشید.
ماجرای مطالعه کتاب ژانر وحشت از جایی شروع شد که همهی ما، حس کردیم چیزی در زندگیمان کم است؛ در واقع ما به آن ترس و آدرنالینی که اجداد غارنشینمان هر شب حس میکردند، دسترسی نداشتیم. خب حالا وقتش بود که این خلا را یکجورهایی پر کنیم. پس نویسندهها دست به کار شدند؛ برام استوکر، کنت دراکولا را نوشت و سروکله گوژپشت نوتردام پیدا شد. بعدها نویسندههای بزرگتری هم وارد این قلمر شدند؛ مثل اچ پی لاوکرافت بزرگ.
اما قرار نبود داستانهای ژانر وحشت همیشه با موجودات ماورالطبیعی ما را بترسانند. یکی از چیزهایی که در مطالعه کتاب ژانر وحشت ممکن است زیاد با آن روبهرو شویم؛ ترسیم یک موقعیت روانشناسی عجیب است. در واقع خیلی از نظریهپردازها معتقد هستند ژانر وحشت نوعی بازنمایی از اوضاع و احوال روانشناختی افراد یک جامعه است. یک فاجعه آخرالزمانی، یک داستان پیچیده از انتشار ویروس یا حتی از همه اینها سادهتر و البته ترسناکتر مواجه شدن قهرمان اصلی داستان با ترسها و مشکلات شخصیتی خودش است، که میتواند طرح داستان ژانر وحشت را شکل بدهد.
مثلا داستان کوتاه «مه» از استیون کینگ که نوع واکنشهای افراد حبس شده در یک فروشگاه را نشان میدهد، در شرایطی که خطری عجیب بیرون فروشگاه تهدیدشان میکند. یا کتاب درخشش که جناب استنلی کوبریک زحمت ساخت فیلمش را کشیده است و ما را به ذهن سلطهجو و عجیب و روابط عجیبتر یک خانواده میکشاند.
مطالعه کتابهای ژانر وحشت درست مثل سایر گونههای ادبی غیرواقعی یا گمانهزن، تلاش میکنند؛ تا ذهن ما را از چهارچوبهای امن خودش خارج کنند. نوعی شبیهسازی اتفاقاتی که شاید چندان دور از ما نباشند و در نهایت میتوانند مثل یک واکسن عمل کنند. واکسنی که ما را از مواجه شدن با ناشناختهها نمیترساند بلکه آمادهترمان میکند.
اگر اهل به مطالعه کتابهای ژانر وحشت هستید، برای بررسی عناوین ادبیات وحشت پیدایش کلیک کنید.
یک ماجراجویی ترسناک در پرندهخانه
یک عمارت عجیب با پیشینهی تاریخی عجیبتر و یک بخش ترسناک به نام پرندهخانه، تمام چیزی هستند که خانم کاتلین اودل برای خلق داستان ژانر وحشت در اختیار داشته است و خیلی خوب هم از این مواد خام استفاده کرده است. اما داستان ما به یک قهرمان هم نیاز دارد؛ پس کلارای دوازده ساله وارد داستان میشود و مثل هر نوجوان کنجکاو دیگری سری به پرندهخانه میزند تا از ماجرای قتلهای مرموز و داستانهای تاریخی و ترسناک پرنده خانه عمارت گلندوئر پرده بردارد.
برای خرید پرندهخانه کلیک کنید.
ملاقات با شرلوک هلمز درون و سایر دوستان؛ بررسی ژانر معمایی
آدمیزاد از همان وقتی که پایش به زمین باز شد، دنبال کشف رمز و راز بود. مثلا صبح بلند میشد و از روی ردپاها میگفت:«آهای کی این خرس را شکار کرده است؟» خلاصه که دنبال کردن سرنخها، پیدا کردن انگیزه قاتل یا طرف بد ماجرا (چون همیشه قرار نیست پای قتل وسط باشد و گاهی ماجرای یک دزدی یا جاسوسی بزرگ وسط است) از شاخصههای اصلی ژانر معمایی
است.
هنگام مطالعه کتاب ژانر معمایی و کارآگاهی اول از همه شما به یک متخصص برمیخورید. چرا میگوییم متخصص و نه کارآگاه؟ به خاطر اینکه همیشه قرار نیست همسفر پلیسها باشیم، قهرمان یک داستان ژانر معمایی گاهی میتواند یک استاد دانشگاه باشد. (مثل رابرت لنگدان در کتابهای دن براون)، گاهی میتواند یک کارآگاه خشن باشد یا حتی یک پلیس فاسد که خب اصول و چهارچوبهای خودش را دارد(مثل قهرمانهای کتابهای چندلر یا سیمنون) گاهی هم میتواند یک کارآگاه نابغه باشد (مثل همین شرلوک هلمز خودمان.) حتی گاهی میتواند یک پیرزن شبیه به مادربزرگهای خودمان باشد. (مثل خانم مارپل)
خلاصه که این جناب متخصص با یکی دو تا سرنخ راه میافتد از این سر شهر به آن سر شهر تا بتواند پرده از راز معما و ماجرا بردارد.
خوب است بدانید که از نظر بسیاری از پژوهشگران مطالعه کتاب ژانر معمایی به خاطر پیچیدگیهایی که دارد به افزایش تمرکز کمک میکند. در واقع کتابهای معمایی کمک میکنند تا شما از فکر آن برنامههای فشردهی آخر ماه، یا تکالیف انجام نشده فرار کنید و با خیال راحت در پیچ و خم شهرها قدم بزنید و همراه قهرمان داستان سرنخها را یکی یکی پیدا کنید.
این وسط احتمالا کلی اطلاعات مفید هم به دست میآورید، از اصول روانشناسی مختلف درباره قاتل و مقتول، تا بررسی صحنه جرم تا چگونگی تمیز دادن 139 مدل تنباکو که جناب شرلوک زحمتش را کشیده است.
حل یک معما در معمای چشم لندن
کتاب معمای چشم لندن توسط شیوان داود نوشته شده است. داستان این کتاب چیست؟ تد و کتی به همراه پسرعمهشان سلیم به بازدید چشم لندن میوند.(همان چرخ و فلک بزرگ وسط لندن.) اما موقع بازگشت متوجه میشوند که اثری از سلیم نیست. و حالا آنها باید سرنخها را کنار هم قرار بدهند تا سلیم را پیدا کنند. و البته امیدوار باشند که سلیم زنده باشد.
این کتاب برنده جایزه دلی گری در سال 2010 شده است. صرفنظر از داستان جذاب و روایت جالب، کتاب یک برگ برنده عالی دارد و آن هم قهرمان قصه یعنی تد است. تد به سندرم آسپرگر مبتلاست، سندرمی که در آن فرد ممکن است از نظر ارتباط با دیگران ضعیف باشد. اما تد داستان ما یک گوشه نمینشیند تا این سندرم به حسابش برسد، بلکه از اطلاعات و دقت زیادش روی امور مختلف استفاده میکند تا معمای چشم لندن را حل کند و پسرعمهاش سلیم را نجات بدهد.
کتاب نوجوان معمای چشم لندن را از اینجا تهیه کنید.
ژانر علمی تخیلی و پرواز به آنسوی کهکشان؛ انواع کتاب داستان برای نوجوان
ژانر علمی تخیلی خیلی وقتها به شکل مظلومانهای با ژانر فانتزی اشتباه گرفته میشود. اما اجازه بدهید ما در بررسی انواع کتاب داستان برای نوجوان یکبار برای همیشه از این ماجرا ابهامزدایی کنیم. ژانر علمی تخیلی گونهای از ادبیات است که در آن با کمک عنصرخیال، آیندهی پیشرفتهای علمی، تحولات اجتماعی، و سیر و سفر انسان در دنیای اطرافش و حتی ماورای آن را نشان میدهد.
مثلا یک نویسنده علمی تخیلی با خودش فکر میکند، در صورت وجود حیات در مریخ، چه اتفاقی میافتد؟ منبع انرژی این موجودات فضایی چیست؟ اگر دنیا محدود به همین دنیایی که ما میشناسیم، نباشد آیا ممکن است که حیات در قمرهای دور مشتری هم وجود داشته باشد؟ آن وقت ساکنین این سیارهها و قمرها چه شکلی هستند؟ چطور با یکدیگر صحبت میکنند؟ ممکن است روزی هوس کنند تا به دنیای ما حمله کنند؟
نتیجه همه این فکرها میشود تعدادی از آثار ناب علمی تخیلی مثل کتابهای آیزاک آسیموف که یکجورهایی پدر ژانر علمی تخیلی است یا مثلا مجموعه جنگ دنیاها نوشته اچ جی ولز که به شکسپیر دنیای علمی تخیلی معروف است. یا حتی کتابهای جذاب ژول ورن مثل هزار فرسنگ زیر دریا که بعد از خواندنشان ممکن است هوس غواصی و دریانورد شدن به سرتان بزند.
در واقع در ژانر علمی تخیلی داستان بر پایهی یک منطق علمی شکل میگیرد اما این عنصر خیال است که منطق علمی را گسترش میدهد. سخت شد؟ اجازه بدهید یک مثال ساده بزنیم. مثلا ما میدانیم که سفر باسرعت نور امکانپذیر است؛ اما این عنصر خیال است که اجازه میدهد سفینههایی ساخته شوند تا با سرعت نور به سیارهها و کهکشانهای دیگر سفر کنند. (مثل جنگ ستارگان)
یا ما میدانیم که طبق اصول فیزیک کوانتوم ممکن است دنیاهایی موازی با دنیای ما وجود داشته باشند؛ اما آیا میتوانیم به آن دنیاها سفر کنیم؟ آیا وسیلهای اختراع شده که بتواند مرز این دنیاها را از بین ببرد؟
از همین موضوعهای ساده تا ماجرای نامریی شدن یک فرد، تا دنیاهایی که در آن هوش مصنوعی کنترل دنیا را به دست گرفته است، تا حملهی بیگانگان فضایی و… همه و همه در گروه آثار علمی تخیلی جای میگیرند. و زیرژانرهای آن یعنی زیرژانر اپرای فضایی(مثل همان ماجراهای جنگ ستارگان)، سایبرپانک(تسلط هوش مصنوعی بر زندگی)، بیوپانک (بررسی تاثیر مهندسی ژنتیک و بیولوژیک بر آینده و ساختار زندگی انسان) و… خلق میشوند.
نکته جالب هنگام مطالعه کتاب علمی تخیلی سردرآوردن از قوانین مختلف فیزیک و زیست به شکلی دیگر است. در واقع در این داستانها دیگر از آن کلاسهای خشک مدرسه خبری نیست و ما یاد میگیریم که به سوالهای ذهنیمان به شکل دیگری نگاه کنیم. مثلا میدانید مرد عنکبوتی چطور به وجود آمد؟ از دل یک سوال ساده؛ آلن مور نویسندهی این مجموعه یک روز از خودش پرسید:«اگر یک عنکبوت آدم را نیش بزند و DNA این موجود با DNA انسان ترکیب بشود، چه اتفاقی میافتد؟» و نتیجه شد یکی از داستانهای ابرقهرمانی جذاب که حالاحالاها تمام نمیشود.
سفر به دنیای موازی با این قصه به روایت من
ماجرای سفر به دنیاهای موازی همیشه جذاب است، گاهی دریچه ورود به دنیای دیگر با کلی ضرب و تقسیم و دستگاه باز میشود مثل سریال فرینج و گاهی هم کافی است که یکی از کاراکترهای داستان خودش را از پنجره به بیرون پرتاب کند تا عازم دنیای دیگری شود؛ دنیای که برای شروع به عشق نیاز دارد.
این خلاصه داستان این قصه به روایت من است که توسط خانم سالی گاردنر نوشته شده است. در این کتاب ما قرار است همراه جازمین بشویم، کسی که بهترین دوستش بکی، بعد از پریدن از یک پنجره ناپدید شده است. و معلوم نیست سر از کجا درآرده است؟
خب اگر همیشه لیستی با عنوان انواع کتاب داستان برای نوجوان دارید و مطالعه کتاب ژانر علمی تخیلی گل سرسبد آن است؛ با خیال راحت به سراغ «این قصه به روایت من» بروید چرا که کلی داستان جذاب و روایت جالب منتظرتان است.
برای تهیه این قصه به روایت من کلیک کنید.
در جستجوی گنج و فراتر از آن؛ انواع کتاب داستان برای نوجوان و بررسی ژانر ماجراجویی
ژانر ماجراجویی از همان دیرباز طرفدارهای خودش را داشته است. وقتی دریانوردها از سفرشان برمیگشتند و خاطراتشان و وصف خطرهایی که با آنها روبهرو میشدند، میگفتند. و ملت هم یکی دو گوش و چشم اضافه قرض میکردند تا از اصل ماجرا جا نمانند.
در واقع ژانر ماجراویی به معنای قرار دادن قهرمان در برابر خطرهای مختلف است. برای همین طرح کلی داستان به اندازه شخصیتپردازی و توصیف و… اهمیت دارد.
ژانر ماجراجویی معمولا به تنهایی وارد میدان نمیشود و گاهی همراه با سیار ژانرها یک جشن جذاب و دیدنی را شروع میکند. مثلا وقتی همراه با ژانر معمایی میشود میتواند یک تریلر نفسگیر را خلق کند. یا وقتی با ماجرای پیدا کردن گنج در یک سیارهی دیگر ترکیب میشود، تبدیل میشود به یک داستان بینظیر علمی تخیلی و ماجراجویانه که در آن بهجای کشتیهای معمولی با کشتیهای فضایی طرفیم.
مطالعه کتاب ژانر ماجراجویی برای شروع مطالعه انتخاب خوبی است. چرا که در این کتابها انقدر حادثه و ماجرا جریان دارد که شما عملا فرصت نفس کشیدن پیدا نمیکنید؛ و در نتیجه احتمال اینکه کتاب را زمین بگذارید، تقریبا به صفر میرسد. به این ترتیب آتش خواندن و مطالعه هرگز در وجودتان خاموش نمیشود و میتوانید حسابی کیف کنید و لذت ببرید.
ماجراجویی در تهران با بیست و سه
خب قرار نیست همهی داستانهای خوب در بررسی انواع داستان برای نوجوان کاردست نویسندهای خارجی باشد؛ این بار با یک نویسنده خوب ایرانی و البته جوان طرفیم. رضا قرالو نویسندهی کتاب بیست و سه دست ما را میگیرد و همراه ماجراجوییهای پاشا و دوستانش میکند. بعد کمکم ماجراها شکل جدیتری به خودشان میگیرند و از بلوک 23 کمکم پایمان به دنیاهای دیگر و ماجرای آدمهای دیگر باز میشود.
برای خرید بیست و سه کلیک کنید.
سمفونی ژانرها در بررسی انواع کتاب داستان برای نوجوان
ادبیات دقیقا مثل همان راهروی بزرگ سازمان اسرار در مجموعه هری پاتر است. هر یک از درها را که باز کنید با دنیایی از خیال، ماجراجویی و سرنخهای مختلف روبهرو میشوید. اینجاست که باید دقیق شوید و به تصاویر و اشکال نگاه کنید.
دلتان یک خیالپرازی ناب در دنیاهای دیگر میخواهد، به سراغ ژانر علمی تخیلی بروید، سلولهای خاکستریتان حسابی حوصلهشان سررفته است؟ خب ژانر معمایی منتظرتان است؛ سطح آدرنالینتان به شدت پایین آمده است؟ از کمی ترس استقبال میکنید؟ زامبیها و داستانهای روانشناختی پشت بوتههای ادبیات ژانر وحشت برایتان کمین کردهاند.
فقط کافی است جلو بروید و مثل گاندولف بگویید«دوست» و وارد ماجرا شوید.
خب شما برای مطالعه کتاب، اول از همه به سراغ کدام ژانر میروید؟