به نام خداوند جان و خرد / کزین برتر اندیشه برنگذرد
خداوند نام و خداوند جای / خداوند روزی ده رهنمای
خداوند کیهان و گردان / سپهر فروزندهی ماه و ناهید و مهر
ما و شما میدانیم که فرهنگ چند هزار سالهی کشورمان، ایران، و ادبیات برگرفته از این فرهنگ، پیشینهای غنی و پرافتخار دارد. بخش بزرگی از این افتخار، مدیون تلاش و خلاقیت شاعران متعهد و بزرگ سرزمینمان است. شاعرانی که با نام و آثارشان کم و بیش آشنایی داریم. برای مثال، کمتر کسی پیدا میشود که کتابخوان و علاقهمند به کتابهای ادبی باشد و بیت بالا را نخوانده باشد! از این گذشته، خیلی بعید است، همان فرد کتابخوان و علاقهمند به ادبیاتخوانی، نام هیچ یک از آثار فردوسی را نشنیده باشد! کدام اهل مطالعهای را سراغ دارید که اسم رستم پهلوان، سهراب، ضحاک، افراسیاب و… نشنیده باشد.
جای هیچ شک و تردیدی وجود ندارد که در میان گنجینههای ادب فارسی، شاهنامه درخشش خاص خودش را دارد. اثری منظوم و پر از آموزههای مذهبی و اخلاقی که حاصل تراوشات روح لطیف و ذهن خلاقِ پدیدآورندهاش است. همهی بزرگان ادبیات، صاحبان قلم و شعردوستان، بر این موضوع توافق دارند که شاهنامه، بهترین اثر در میان آثار فردوسی است و حتی یکی از بهترینهای ادبیات ایران و جهان.
اکنون وقت آن است که یک بار برای همیشه، با شاهنامه بزرگترین اثر فردوسی و با خالق این اثر که به فرهنگ و ادبیات ایرانی، غنای بیشتری بخشیده است، کامل آشنا شویم. چه فرصتی از این بهتر؟!
از فردوسی چه میدانیم؟
حکیم ابوالقاسم حسن پور علی طوسی، معروف به فردوسی، شاعر گرانقدری که سرودههایش در سبک حماسی است و به همین دلیل، ایشان را حماسهسرای بزرگ ادبیات ایران مینامند. به او لقب حکیم سخن هم دادهاند و چون در روستای باژ از توابع طوس به دنیا آمده است، او را حکیم طوسی مینامند. جایگاه فردوسی در ادبیات ایران به حدی است که روز ۲۵ اردیبهشت، روز بزرگداشت فردوسی نامگذاری شده است. شاعر حماسهسرای ما، در خارج از مرزهای ایران هم از جایگاه خاصی برخوردار است. در کشورهایی مثل ایتالیا، فرانسه، آلمان، تاجیکستان و بوسنی، تندیسها و سردیسهای فردوسی به چشم میخورد.
با خواندن این سطرها، این سؤال به ذهن خطور میکند: “زندگی فردوسی چگونه بوده و چگونه سپری شده است؟” مرور زندگینامه فردوسی، به این سؤال، به راحتی جواب میدهد.
حکیم ابوالقاسم فردوسی در سال ۳۲۹ هجری قمری در خانوادهای کشاورز و مرفه به دنیا آمد. پدرش، ابومنصور، از کشاورزان ثروتمند خراسان بود و مال و املاک بسیاری داشت. مادرش، گردویه زهرا، هم از شاهزادگان مازندرانی بود. فردوسی حاصل ازدواج دوم پدرش بود. رفاه خانوادگی، فرزانگی پدر و مهربانی مادر عواملی بودند که باعث شدند فردوسی به کسب علم و تحصیل بپردازد.
در ابتدا، پدرش در مکتبخانه به او آموزش میداد. حکیم سخن، در کنار دانشآموزی در محضر پدر، به کار کشاورزی و زمینداری هم مشغول بود. سپس به مدرسهای در طوس رفت و به کسب دانش و کمال پرداخت. از همان ابتدا به مطالعهی تاریخ و داستانهای تاریخی بسیار علاقه داشت. همین علاقهی شدید او به تاریخ کهن، او را بر سر ذوق آورد تا کتاب جامع و کاملی را دربارهی اساطیر کهن ایران زمین به نظم بنویسد و به این ترتیب، شاهنامه خلق شود.
فردوسی یکی از بهنامترین شاعران و سخنسرایان ایران و جهان است. استادی و مهارت او در سرایش اشعار حماسی، و تخیل بینظیرش، باعث شگفتی همگان است. در رابطه با قدرت خیالپردازی او هر چه بگوییم، کم گفتهایم! اگرچه لازمهی دستیابی به درجات والای هنر، برخورداری از موهبت خیالپردازی است و این موهبت در بسیاری از هنرمندان، خواه شاعر و نویسنده، خواه نقاش و مجسمهساز و… بیشتر به چشم میآید، اما قدرت خیالپردازی فردوسی را نمیتوان توصیف کرد.
آگاهی و خرد این شاعر بزرگ، در بیت بیت شاهنامه و در پوست و استخوان شخصیتهای این کتاب بزرگ، درک و احساس میشود. جدا از این، خود ایشان هم به مقوله خرد، تأکید ویژهای داشتهاند. در این رابطه، همین بس که حکیم طوسی در ستایش خرد میفرماید:
خرد بهتر از هر چه ایزد بداد
ستایش خرد را به از راه داد
خرد رهنمای و خرد دلگشای
خرد دست گیرد به هر دو سرای
این شخصیت معتبر ایران و جهان، در سال ۴۱۶ هجری قمری و به روایتی در سال ۴۱۱ هجری قمری در شهر طوس، از دنیا رفت و یاد و نامی خوش از خود بر جای گذاشت. او را در باغ خودش که محل زندگی و اقامتگاهش بود، به خاک سپردند. آرامگاه این شاعر مسلمان ، در شهر طوس واقع در استان خراسان رضوی است.
حاصل سی سال رنج فردوسی، شاهنامه!
همانطور که پیشتر گفتیم، شاهنامه مروارید درخشان آثار فردوسی و جواهر گرانبهای ادبیات ایران و جهان است. داستان شکلگیری شاهنامه، بسیار خواندنی است. فردوسی که سالهای زندگیاش مصادف بود با دوران حکومت سلسله سامانیان و سلسله غزنویان، برای حفظ زبان فارسی و هویت ایرانی در برابر اشغالگران سرزمینش، به خلق شاهنامه پرداخت. دلاوریهای شخصیتهای کتاب این شاعر ایراندوست و مبادی اخلاق، شکوه و عظمت ایران و ایرانی را یادآوری میکرد و میکند.
بعد از پایان نوشتن شاهنامه عمیق و جذاب، عمری از فردوسی خردمند گذشته بود و بی مال و ثروت شده بود. او که سالهای پیری را در فقدان پسر مرحومش، و در کنار دختر خود سپری میکرد، به دلیل فشار شدید مالی و به منظور حفظ شاهنامه که مدت خیلی طولانی را صرف سرودنش کرده بود، قسمتهایی از اثر خود را ویرایش کرد و آن را به عنوان هدیه، برای سلطان محمود غزنوی که تازه به سلطنت رسیده بود و در غزنین، پایتخت حکومت غزنویان سکونت داشت، برد. حکیم وطس امید داشت که سلطان، به پاس زحمتهایش برای خلق شاهنامه به او پاداش بزرگی بدهد.
سلطان محمود که در مورد خیلی مسائل با فردوسی اختلاف عقیده داشت، آن طور که شایسته فردوسی و شاهنامهاش بود، با او برخورد نکرد. در نتیجه، پاداش در خور توجهی برای این همه سال زحمت فردوسی در نظر نگرفت. حکیم طوس، از این موضوع ناراحت شد، از غزنین خارج شد و به شهر طوس بازگشت و بعد از مدتی، در فقر و تنگدستی اما با سربلندی درگذشت و میراث گرانبهایی از خود برجای گذاشت. میراثی که در بردارندهی سه بخش اساطیری، پهلوانی و تاریخی است. شاهنامه که در شش هزار بیت سروده شده است و دورهی حکومت کیومرث تا سرنگونی ساسانیان را شرح میدهد، پر است از دلاوریها، پیروزیها و شکستهای ایرانیان و همچنین از پند و حکمتهای منظم و عبرتآمیز.
قالب شعری شاهنامه، مثنوی است و لحظههای خطیر تاریخی و حماسی و پهلوانی را به سادهترین و زیباترین شکل ممکن با واژهها به تصویر کشیده. بیت بیت شاهنامه نشان میدهد که عشق و محبت استاد فرهیختهی طوس، فقط شامل حال ایرانیان نمیشود. او جدا از هر نژاد و مذهب و عقیده، عاشق ذات پاک انسانها است. او دوستدار انسان و انسانیت است.
دربارهی عظمت شاهنامه هر چه بگوییم و هر چه بنویسیم، هیچ نگفتهایم و هیچ ننوشتهایم!
با توجه به سطرهایی که خواندیم، ضرورت مطالعهی دقیق شاهنامه که میتوان گفت شناسنامهی ادبی ایرانیان است، کاملا احساس میشود. نشر پیدایش، به این ضرورت، پی برده است و به همین منظور، کتاب قصههای شیرین شاهنامه فردوسی را برای نوجوانان منتشر کرده است. بازنویسی ماهرانهی این کتاب را آقای اسدالله شعبانی انجام داده و تصویرگریهای آن را آقای کریم نصر خلق کرده است.
در وصف این کتاب ارزشمند، همین بس که آقای اسدالله شعبانی در بخش یادداشت قصههای شیرین شاهنامه فردوسی نوشته است:
در میان آثار درخشان ادبیات پارسی، شاهنامه جایگاهی ویژه دارد و پرداختن به آن نیز چیزی فراتر از دانش و تجربه میخواهد و آن عشق و شور پنهانی است که استاد بزرگ طوس را به این کار شگرف برانگیخته است. کسی که چنین مایهای -حتی به اندازهای کم- داشته باشد، میداند که بازنویسی از این شاهکار جهانی تا چه میزان دشوار است و چه اندازه نیازمند وسواس و دقت. چرا که ما در این کتاب، تنها با یک اثر بزرگ ادبی روبهرو نیستیم، بلکه با تاریخ و سرگذشت ملتی سروکار داریم که غم و شادی، رنج و آسایش، شکست و پیروزی و همهی جلوههای زندگی خود را در آن مییابد.
شاهنامه فردوسی
کتاب قصههای شیرین شاهنامه فردوسی از مجموعه ادبیات کهن که مخاطب آن، نوجوانان هستند، متناسب با درک و دریافت این گروه سنی، بازنویسی شده است. البته، نثر آن، به سبک و شیوهی شاعر بزرگ شاهنامه و لحن حماسی اثر، کاملاً نزدیک است.
این کتاب، داستانهای بخش اساطیری و پهلوانی شاهنامه را در بر میگیرد. بنابراین، پیشنهاد میکنیم کتاب شاهنامه فردوسی را بخوانید و در فضای اساطیری و پهلوانیِ سطرهای آن زندگی کنید.
پی افکندم از نظم کاخی بلند
که از باد و باران نگیرد گزند
بسی رنج بردم در این سال سی
عجم زنده کردم بدین پارسی