صندلی بیادب از مجموعهی برای دخترها به قلم نیکی دالی برای کودکان منتشر شده است. این مجموعه شامل داستانهای مختلفی است که شخصیت اول همگی، دختر هستند.
این قصهها به کودکان نوآموز و نوخوان فرصت میدهد که علاوه بر تقویت توانایی خواندن، اوقات سرگرمکنندهای داشته باشند. قصههایی مناسب برای دخترهای دبستانی که در طی آنها با ماجراجوییهای جالب و خندهداری روبرو میشوند. آتوسا صالحی، مترجم خوب ادبیات کودک، این کتاب را به زبان شیرین فارسی ترجمه کرده است.
بابا بامبلی یك صندلی گردان قدیمی داشت كه از ریخت افتاده بود و جیرجیر میكرد. بابا هم كه دیگر از سر و صدایش كلافه شده بود، یك صندلی جدید خرید. اما این یكی از قبلی هم بدتر بود. صندلی جدید، بدجوری بیادب بود و صدای زشتی میداد. بابا چارهای نداشت جز اینكه خودش را از شر صندلی جدیدش خلاص كند، اما كدام آدم عاقلی حاضر میشود برای یك صندلی بیادب پول خرج كند؟
گزیدهای از کتاب صندلی بیادب
بابا شروع به کار کرد: اول چرخها را جا انداخت. بعد هر چرخ را به پایهاش وصل کرد. آن طرف پایه به قطعهای عجیب میچسبید که اسمش را نمیدانستیم. نشیمن صندلی هم به همان قطعهی عجیب وصل میشد. بالاخره بابا آخرین سوراخ پایه را به قطعهی عجیب و غریب پیچ کرد و کارش تمام شد. بونو ذوق کرد و گفت: «امتحانش کن بابا!»
بابا هم امتحانش کرد. شبیه گاوچرانی شده بود که سوار یک بوفالوی آهنی شده باشد! برندا گفت: «چه صندلی بامزهای!»
مامان گفت: «شاید اگر این پدال را بالا و پایین کنیم، درست شود.» بابا دفترچهی راهنمای صندلی را زیر و رو کرد. مامان ولی همان کاری را که گفته بود، کرد و پرسید: «حالا چطور است؟»
برندا پرسید: «میشود ببینم چطوری است؟» و خودش را روی صندلی انداخت. برندا خندید و گفت: «چه بیادب!» بعد نوبت بونو شد. و باز همان صدای افتضاح به گوش رسید!
وقتی مامان روی صندلی نشست، صدای ناجورتری بلند شد. آن وقت بچهها و مامان با هم داد زدند: «بابا… بابا!»
نظر خوانندگان
هنوز هیچ نظری درباره این کتاب ثبت نشده است.