مری پاپینز داستان معروف نوشتهی پی.ال.تراورز نویسندهی انگلیسی است که تاکنون اقتباسهای سینمایی زیادی از روی آن ساخته شده است.
خانوادهی بنکس خیلی فوری به بهترین و کمخرجترین پرستار بچهی دنیا نیازمندند. شبهنگام، باد شدید شرقی، زنی را با کلاهی در یک دست و کیفی در دست دیگر به خانهی شمارهی هفت کوچهی گیلاس میآورد. برخلاف پرستارهای دیگر، همهی کارهای مری پاپینز عجیب و غریب است. از توی کیف خالیاش، یک عالمه وسیلهی شخصی و حتی میز و صندلی در میآورد! از نردههای سرسرا به طرف بالا سُر میخورد! و روزهای چهار فرزند خانوادهی بنکس را از ماجراهای هیجانانگیز و جادویی پُر میکند.
نشر پیدایش این کتاب را با ترجمه سرور کتبی و سوسن عماری برای مخاطب نوجوان، از مجموعهی کلاسیکهای خواندنی منتشر کرده است. منظور از کلاسیک، آثار روایی، اعم از رمان، مجموعهی داستان از هر ژانر، یا حتی شاید زندگینامه و سفرنامه است که بر ادبیات، اندیشه یا جامعهی زمان خود یا پس از آن تاثیری لایق توجه گذاشتهاند، یا به رغم گذر اعصار، همچنان وجهه سرگرمکنندهی خود را برای مخاطب جوان قرن ۲۱ حفظ کردهاند.
گزیدهای از کتاب مری پاپینز
در این روز خاص، که هوا آفتابی اما سرد بود، مرد در حال نقاشی بود. او مشغول اضافه کردنِ دو تا تصویر موز، یک سیب و سر ملکه الیزابت به صف طولانی سرهای دیگر بود که مری پاپینز آهسته با نوک پا به طرفش آمد تا غافلگیرش کند.
مری پاپینز به نرمی گفت: «سلام!»
مرد در حالِ گذاشتنِ خطهای قهوهای روی یک موز و چند حلقه موی قهوهای روی سرِ ملکه الیزابت بود.
مری پاپینز مثل یک خانم متین و با شخصیت سرفه کرد و گفت: «اِهِم!»
مرد از جا پرید و او را دید.
فریاد زد: «مری ی ی!»
از فریاد او میشد فهمید که مری پاپینز شخصیت خیلی مهمی در زندگیاش است.
مری پاپینز سرش را پایین انداخت و نوک یکی از کفشهایش را دو سه بار به کنارهی پیاده رو کشید، بعد به کفش لبخند زد؛ طوری که کفش، خوب میدانست این لبخند برای او نیست.
نظر خوانندگان
هنوز هیچ نظری درباره این کتاب ثبت نشده است.