بیداری ۱، اولین جلد از مجموعه شش جلدی بیداری اثر کریستوفر گلدن (نویسنده رمانهای ترسناک آمریکایی) میباشد که با ترجمه امین بهرهمند منتشر شدهاست. بیداری سومین مجموعه از رمانهای راحتخوان نشر پیدایش برای نوجوانان است.
راحت خوان بیداری، داستان دختری به نام کارا هارپر است که بعد از فوت مادرش، همراه پدرش به ژاپن مهاجرت میکند. او که انتظار یک شروع جدید را دارد با شیاطینی روبهرو میشود که قصد شکارش را دارند…
کارا در مدرسه جدید با ساکورا دوست میشود، دوستی عجیب در مدرسهای عجیب. یکی از دانشآموزان مدتی قبل کشته شده ولی هیچ نشانی از همدردی و ناراحتی در دیگران دیده نمیشود. همه به طرز عجیبی آرام هستند ولی این آرامش ظاهری دوام نمیآورد….
دانش آموزان یکی پس از دیگری بیرحمانه کشته میشوند…
مجموعه بیداری به زبان انگلیسی و در سه جلد به نامهای «رویاهای مرده»، «ارواح نو» و «زمستان اشباح» نوشته شده است. اما ترجمهی فارسی آن در ۶ جلد با نامهای بیداری ۱ تا ۶ منتشر شدهاست.
بیداری ۱ و بیداری ۲، درواقع ترجمهی جلد اول این کتاب، با عنوان رویاهای مرده است.
راحتخوان، راس سوم
اگر «آنیمه» (انیمیشن ژاپنی) و «مانگا» (کمیک ژاپنی) را دو رأس یک مثلث فرض کنیم، رأس سوم آن رمان راحتخوان (light novel) است، این رمانها میتواند هر ژانر و مضمونی داشته باشد و ممکن است مناسب کودک یا بزرگسال باشد. ولی به هر حال به نوعی باید به فلسفه و اخلاقیات بپردازد، بیآنکه از سادگی و روانی متن بکاهد و درگیر صنایع ادبی و تمثیل و تشبیهات پیچیده شود. رمان راحتخوان به هر حال باید مطالعهاش برای خواننده راحت باشد.
گزیدهای از کتاب بیداری ۱
کارا پرسید:«اون دختره، آکانه، اونو کشتن؟»
ساکورا ایستاد، به راهی که از آن آمده بودند نگاهی انداخت و جواب داد: «کتکش زدن و بعد غرقش کردن. این اتفاق توی سپتامبر افتاد. پلیس از همهی دانشآموزها و معلمها بازجویی کرد. هیچکی هیچی نمیدونست. هیچکی هیچی ندیده بود. اما یه عالمه ردپا روی گِلها بود که نشون میداد حداقل پنج یا شش نفرشون اونجا بودن. پس یه عالمه دروغگو اینجاست و همینطور یه عالمه قاتل.»
کارا که ترسیده بود با یک دست جلوی دهانش را گرفت و از خودش پرسید که آیا پدرش در مورد قتل دختر چیزی میدانسته یا نه، و اگر میدانسته چرا به او چیزی نگفته است.
«تو… تو میشناختیش؟»
نسیمی که از خلیج میوزید، تکانی به موهای چتری ساکورا داد و کارا برای اولین بار دید گرچه او زمخت و خشن به نظر میرسد، اما دختر بسیار زیبایی است. چهرهی ظریفی داشت. چشمهایش قهوهای بود.
ساکورا گفت: «خواهرم بود.»
ami.asgari20 –
اولین کتابی بود که از نشر پیدایش
تهیه کردم . ترجمه که عالی بود. به نظرم بخونید ظرر نمیکنید
پیدایش –
دوست عزیز پیدایش
خوشحالیم که از مطالعه بیداری لذت بردین.
باران –
تعریف این مجموعه رو از دوستم خیلی شنیدم و به شدت مشتاقم کتابا زودتر به دستم برسه و بخونمش ^_^
پیدایش –
دوستتون کاملا حق دارن باران جان. این مجموعه از کتابهای راحتخوان فوقالعادهس.
ما هم امیدواریم زودتر کتاب را بخونید و ازش خوشتون بیاد.