قصه‌ی افسانه‌ای رولی (خاطرات رفیق باحال لاغرمردنی ۲)

مجموعه‌ی سه جلدی خاطرات رفیق باحال لاغرمردنی، زندگینامه‌ی گرگ هفلی، قهرمان کتاب دفتر خاطرات بچه‌ی لاغر مردنی است که از زبان بهترین دوستش، رولی جفرسون نوشته شده است. قصه‌ی افسانه‌ای رولی دومین جلد از این مجموعه است.

این مجموعه را نیز جف کینی نوشته و تصویرگری کرده است. مترجم مجموعه محمود مزینانی است و نشر پیدایش آن را برای نوجوانان 12+ سال منتشر کرده است.

از پشت کتاب قصه‌ی افسانه‌ای رولی، خاطرات رفیق باحال لاغر مردنی:

رولند و رفیق فابریکش «گارگ کوه‌نشین» باید به دل جنگل‌ها و کوه‌ها بزنند تا مادر رولند را از دست «افسونگر سفید» نجات دهند؛ غافل از آنکه چه خطرهای بزرگی در سر راهشان کمین کرده است. یعنی قهرمانان قصه‌ی پر ماجرای ما جان سالم به در خواهند برد؟

بخشی از کتاب:

روزی روزگاری، در سرزمینی دور، پسری به اسم رولند زندگی می‌کرد. رولند پسر خیلی خوبی بود.

در آن روزگار، مدرسه هنوز اختراع نشده بود، برای همین بیشتر بچه‌ها از صبح تا شب در کارهای مزرعه به خانواده‌شان کمک می‌کردند.

اما برای پدر و مادر رولند خیلی مهم بود که پسرشان سواد داشته باشد و نواختن یک ساز را یاد بگیرد. برای همین او روزها در خانه می‌ماند، کتاب می‌خواند و فلوت تمرین می‌کرد.

رولند از تمرین فلوت زیاد خوشش نمی‌آمد، اما هیچ‌وقت نق نمی‌زد، چون دلش می‌خواست پسر خوبی باشد.

روزگار خطرناکی بود و غول‌ها و دیو‌ها به همه‌جا حمله می‌کردند. برای همین پدر و مادر رولند دوست داشتند که او – به خصوص بعد از تاریک شدن هوا- داخل خانه بماند تا در امان باشد.

رولند در تمام عمرش پایش را حتی از دهکده‌شان هم بیرون نگذاشته بود. اما همیشه آرزو داشت که بتواند مثل پدربزرگش، آجونِ دلاور که بیشتر عمرش دنبال گنج گشته بود و با هیولاها مبارزه کرده بود به دنبال ماجراجویی‌های مختلف برود.