سقوط سیاه عنوان رمانی نوشتهی مارکوس سجویک است. این کتاب به بیست و یکمین و بیست و دومین فهرست لاکپشت پرنده (شهریور 96) راه یافته و 4 لاکپشت پرنده را از آن خود کرده است.
نشر پیدایش رمان سقوط سیاه را با ترجمه آرزو احمی از دستهی رمان نوجوان منتشر کرده است. رمان نوجوان سقوط سیاه در ادامه رمان کتاب روزهای مرده منتشر شده است.
از پشت کتاب سقوط سیاه
صبح باید فكر كنی شاید تا شب زنده نباشی، شب باید فكر كنی شاید تا صبح زنده نباشی. پس پیش از آنكه وقت سقوط در سیاهی برسد، بچرخ، عزیزم، بچرخ. پسر از زندگی وحشتناكش با ولرین شعبدهباز ، جادوی سیاه و تعقیب و گریزهای مرگبار جان سالم به در برده، اما هنوز باید فرار كند. این جهان، زیر ظاهر طلاییاش، پر از جنون و بیرحمی، رازهای پنهانی و كشفیات ترسناك است. داستان ما از «كتاب روزهای مرده» آغاز شده بود و اكنون در كتاب «سقوط سیاه» ماجرایی تازه در انتظار پسر و ویلو است: خشم امپراتور، حقههای پیشگو و رد خونی كه به شبح مخوفی میرسد.
گزیدهای از کتاب سقوط سیاه
از میان سایههای پشت تخت موجودی بلندقد و سنگینوزن بیرون میآید، پوشیده در ردای سرخ تیرهای که روی گرد و غبار کف مرمری دربار کشیده میشود.
ماکسیم میگوید: «اعلیحضرت.» خسته است، اما مراقب است فردریک اثری از این خستگی در وجودش نبیند. دستش را روی سر تراشیدهاش میکشد.
فردریک میگوید: «اومدی.» اما احساسی در صدایش نیست. «اومدی.»
ماکسیم میگوید: «اعلیحضرت.» آماده است تا دستور امپراتور را اجرا کند.
ـ ماکسیم، چند سال از عمر من مونده؟
ماکسیم پیش از جواب دادن مکث کوتاهی میکند تا ببیند چند بار این مکالمه را با امپراتور کرده است و بعد، مأیوسانه فکر میکند که چند بار دیگر باید این مکالمه را بکند.
reyhane –
به معنای واقعی عالی بود!
یکی از بهترین کتاب هایی که تابحال خوندم.این کتاب جلد دوم روز های مرده هست و مثل اون کتاب و البته آثار دیگه مارکوس سدویک که هرکدوم به نوبه خود فراموش نشدنی هستن.
ژانر این کتاب کاملا هیجان انگیز و رازآلود هست و داستان روزهای مرده در این جلد به پایان می رسن.
کاملا ارزش خوندن رو داره؛و به همه پیشنهادش میکنم
ممنونم از نشر پیدایش