عشق و آينه عنوان ۶ مجموعه داستان کوتاه نوشتهی فرهاد حسنزاده، نویسندهی موفق کودک و نوجوان است. او متولد ۱۳۴۱ در شهر آبادان است. او تاکنون بیش از ۶۰ کتاب برای کودکان و نوجوانان نوشته است. برخی از کتابهای حسنزاده به زبانهای دیگری ترجمه و منتشر شده است. جایزههای بسیاری هم برای آثارش دریافت کرده است. این کتاب هم از جشنواره «سلام» جایزه گرفته است.
نشر پیدایش رمان «عشق و آينه» را از دستهی مجموعه داستان نوجوان منتشر کرده است. رمان های این مجموعه با موضوعات متنوع، خواندنی و پرکشش از نویسندگان و مترجمان مطرح برای آشنایی نوجوانان با ادبیات داستان ایران و جهان انتخاب شدهاند.
عنوان داستانهای این مجموعه عبارتند از:
- روی خط افق
- پرگار
- عشق و آينه
- سفر به صفر
- دیدهبان
- شهرام شیش
از پشت جلد کتاب عشق و آينه
پیرمرده گفت: «فوتبال چیه؟ همهاش هو و جنجاله. من جوونیهام دونده بودم، دوندهی استقامت. از اول تا آخر خط رو یکنفس میدویدم. دویدن خیلی لذت داره. یعنی آدم به خط پایان که میرسه، چه برنده باشه و چه بازنده، احساس پیروزی میکنه. به نظر من زندگی یعنی دویدن.»
بخشی از کتاب عشق و آينه
خسته شده بود. احساس ضعف و سرگیجه داشت و گرسنگی عذابش میداد. قلمموها و تختهرنگ را کنار سهپایه گذاشت، چند قدمی از تابلو دور شد و هیکل لاغر و رنجورش را روی علفهای مرطوب و خنک رها کرد تا در حال خوردن غذا، ایرادهای نقاشیاش را بهتر ببیند.
آرام سفرهی نان و پنیرش را باز کرد. با دستهای رنگی و چسبنده لقمهای گرفت و به دهان گذاشت. همانطور که لقمه را میجوید، مقایسهای بین تابلو و طبیعت کرد. چشمهای ریزه و میشی رنگش مثل دو تیله به این سو و آن سو میلغزید. لقمه را پایین داد و با خود گفت: «بدک نیست. به عنوان اولین تجربه در طبیعت، میتوان گفت خیلی هم خوب است. و دست برد زیر چانه و فکر کرد: چرا زودتر این کار را نکردم؟ خسته شده بودم از بس توی اتاقش از کوزههای سفالی و گلدانهای شیشهای و گلهای مصنوعی نقاشی کشیده بود. این آخریها احساس تازهای به او میگفت که تابلوهایش بوی رطوبت و کهنگی گرفته و باید از این شیوه دست بردارد.
نظر خوانندگان
هنوز هیچ نظری درباره این کتاب ثبت نشده است.