به آینه نگاه نمیکنم عنوان ۹ مجموعه داستان کوتاه نوشتهی مژگان کلهر، نویسندهی پرکار کودک و نوجوان است. او تاکنون بیش از ۴۰ کتاب نوشته است که برخی از آنها به زبانهای دیگری نیز ترجمه و منتشر شده است. کتاب به آینه نگاه نمیکنم برندهی جایزه کتاب سال کانون پرورش فکری ۱۳۹۱ و کتاب شهید شاهی ۱۳۹۰ را از آن خود کرده است.
نشر پیدایش رمان «به آینه نگاه نمیکنم» را از دستهی مجموعه داستان نوجوان منتشر کرده است. رمان های این مجموعه با موضوعات متنوع، خواندنی و پرکشش از نویسندگان و مترجمان مطرح برای آشنایی نوجوانان با ادبیات داستان ایران و جهان انتخاب شدهاند.
عنوان داستانهای این مجموعه عبارتند از:
- جای خالی او، دل پر من
- بستنی دلقک
- دلم روی پلههاست
- دوستهای نامریی
- به آينه نگاه نمیکنم
- کاش زودتر بیایند
- اسمم نام یکی از گلهای دنیاست
- میخندید یا لبخند میزد؟
- انگار کسی توی خانه است
از پشت جلد کتاب به آینه نگاه نمیکنم
خانهی قبلی ما سه تا پله میخورد و میرفت بالا، اما خانهی جدید سه تا میخورد و میرود پایین. دو تا اتا تو در تو که اگر چراغ روشن نکنیم همیشه تاریک است. گفتی: «توی قطب هم شش ماه شب است و شش ماه روز.» گفتم:«در خانهی ما اگر چراغ روشن نکنیم، دوازده ماهش شب است.» تو مثل یک خواب بودی و میترسیدم که تمام شوی و من از خواب بپرم…
بخشی از کتاب به آینه نگاه نمیکنم
بابام قهر کرده رفته، به مامانم میگویم: «چرا ما قهر نمیکنیم؟»
میگوید: «ما جایی را نداریم که برویم.» چقدر خوب است که بابام جایی را دارد که برود، چقدر خوب است که بابام نیست. خانه که باشد، همهاش میخوابد و میخوابد و میخوابد. باز هم میخوابد و میخوابد و میخوابد. ساعت زنگ میزند. تلفن زنگ میزند. موبایلش زنگ میزند! وای! چقدر خوب است که بابام نیست.
نظر خوانندگان
هنوز هیچ نظری درباره این کتاب ثبت نشده است.