مجموعه داستان گریخته، هفت روایت در باب مرگ است که هفت نویسنده گروه ادبیات گمانهزن نوشتهاند. کتاب گریخته از مجموعه ادبیات ژانری برای گروه سنی جوان منتشر شده است.
در مجموعه داستان گریخته ، هفت نویسنده از زوایای ادبیات غریب و گوتیک و وحشت بهصورت تماتیک در مورد مرگ صحبت میکنند. هر داستان گریخته دریچهایست به مرگ و این دریچهها گاه به منظری بازیگوشانه و گاه دهشتناک باز میشوند.
مرگ در زندگی، فرهنگ، هنر و فلسفهی بشری جایگاه ویژهای دارد. ما مجموعهای از اعمال و اتفاقات منحصر به فرد و تکرارنشدنی هستیم. هر آدمی برای خودش رخدادی یگانه است. چنین ادعایی البته دور از ذهن است. با خواندن آثار مهم ادبی متوجه میشویم که به عنوان یک گونه و به عنوان افراد مجزا، همواره در حال تکرار الگوهای تکرارشونده هستیم. آنچه بیهیچ شکی رخ میدهد، آنچه بههیچوجه عجیب و منحصربهفرد نیست، آنچه میتوانیم مطمئن باشیم هر انسانی لاجرم در زندگی خود انجامش خواهد داد؛ مرگ است.
گزیدهای از داستان دکتر به واقع چگونه مرد؟ از کتاب گریخته
جنازهی دکتر امید را به کمک مشدعلی بلند کردیم و بردیم روی میز ناهارخوری اصلی دراز کردیم. کبری خانم که مثل ماردیدهها به شوهرش چسبیده بود، به موقع دو تا شمعدان نقره و آنتیک دکتر را از روی میز قاپ زد و همانطور که صورت درهم و نگرانش را میان شمعهای خاکآلود قاب گرفته بود، پشت به کنسول ایستاد و نگاهش به صورت خشکیدهی دکتر خیره ماند.
دکتر و زنش به ندرت مهمانهای آنچنانی داشتند که گذارشان به این اتاق بیفتد، بابت همین کل اتاق ملافهپوش بود. میشد خود رومیزی را دور جسد بپیچانیم، ولی اینطوری دکتر زیاده از حد شبیه جنازههای منتظر در صف دفن و اتاق هم بیدلیل شبیه غسالخانه میشد. پوشاندن جنازه واجبتر از حفاظت از کاناپهی سنگین و کشتیمانند اتاق بود. گوشهی ملافه را دست مشدعلی دادم و هر دو از طرف صاف و مرتب، روی دکتر امید را پوشاندیم. وضع کارمان یکطوری بود انگار داریم توی پیکنیک خانوادگی خوش و خرمی، سفره ناهار پهن میکنیم.
نظر خوانندگان
هنوز هیچ نظری درباره این کتاب ثبت نشده است.