خانم فریزبی نوشته رابرت سی.اوبراین است که در سال 1971 جایزه نیوبری را دریافت کرد. تاکنون اقتباسهای سینمایی مختلفی از این کتاب ساخته شده است.
خانوم فریزبی، موش بیوه، باید با چهارتا بچهی کوچکش خیلی سریع به محل سکونت تابستانیشان نقل مکان کنند، وگرنه با مرگ حتمی روبرو میشوند. ولی پسر کوچکترش، تیموتی، ذاتالریه میگیرد و نباید از جایش تکان بخورد. خوشبختانه خانم فریزبی با موشهای صحرایی نیمح ملاقات میکند. آنها گونهای از موجودات فوقالعاده باهوش هستند که برای وضعیت دشوار او به راهحل درخشانی میرسند.
نشر پیدایش این کتاب را با ترجمه پرستو پورگیلانی برای مخاطب نوجوان، از مجموعهی کلاسیکهای خواندنی منتشر کرده است. منظور از کلاسیک، آثار روایی، اعم از رمان، مجموعهی داستان از هر ژانر، یا حتی شاید زندگینامه و سفرنامه است که بر ادبیات، اندیشه یا جامعهی زمان خود یا پس از آن تاثیری لایق توجه گذاشتهاند، یا به رغم گذر اعصار، همچنان وجهه سرگرمکنندهی خود را برای مخاطب جوان قرن ۲۱ حفظ کردهاند.
گزیدهای از کتاب خانم فریزبی
خانم فریزبی مسنترین عضو خانوادهی موشی بود که همگی با هم در باغچهی سبزیهای کشاورزی به نام آقای فیتزگیبون، در خانهای زیرزمینی زندگی میکردند. زمستانها که غذا داشت تمام میشد و زندگی در جنگل و علفزار مشکل میشد، آنجا برای موشها حکم سرپناه را داشت که زمستان را به سلامت سر کنند. در همچین زمین نرمی که لوبیا، سیبزمینی، لوبیا چشمبلبلی و مارچوبه کشت شده، بعد از اینکه آدمها محصولاتشان را برداشت میکردند، برای موشها کلی غذا به جا میماند.
خانم فریزبی و خانوادهاش در مورد خانهای که در آن زندگی میکردند هم شانس زیادی آورده بودند. خانهی آنها بلوک سیمانی شکستهی توخالیای بود که دو سوراخ درونش داشت. مثل اینکه بلوک از تابستان در باغ رها شده و تقریبا در خاک دفن شده بود و فقط یک قسمت کوچک آن، که از خاک بیرون مانده بود به چشم میخورد. خانم فریزبی هم از همین طریق آن را پیدا کرده بود.
نظر خوانندگان
هنوز هیچ نظری درباره این کتاب ثبت نشده است.