بیلی پرنده رمانی است اثر دیک کینگ اسمیت که برای کودکان گروه سنی 8+ سال نوشته شده است. شهلا انتظاریان، نویسنده و مترجم نامآشنای حوزه ادبیات کودک، نیز آن را به زبان شیرین فارسی ترجمه کرده است و جان ایستوود نیز تصویرگریهای زیبایی برای این کتاب کار کرده است.
کتاب بیلی پرنده داستان خواهر و برادری به نام بیلی و مری است. بیلی در شبهای ماه کامل میتواند پرواز کند. از این ماجرا فقط مری و گربه و خوکچهی هندیاش خبر دارند. مری ابتدا سعی میکند ماجرا را به پدر و مادرش بگوید اما وقتی فکر میکند که ممکن است آنها حرف او را باور نکنند تصمیم میگیرد که این راز بین او و حیواناتش باقی بماند.
بیلی پرنده را نشر پیدایش در دستهی رمان کودک منتشر کرده است. این مجموعه علاوه بر سرگرم کردن کودک، او را با شخصیتهای، خویها و وضعیتهای متفاوت و متنوعی آشنا میکند.
گزیدهای از کتاب بیلی پرنده
همانطور که خوکچهی هندیام توی بغلم بود، به طرف پنجره دویدم، گربه هم پرید لب پنجره و هر سهتایی با هم به بیرون زل زدیم و مشغول تماشای بیلی شدیم که بیصدا پرواز میکر و میرفت.
پدر و مادرم روی تاب توی چمنها نشسته بودند و داشتند از مهتاب لذت میبردند. بابا داشت روزنامه میخواند و مامان کتاب. آهسته به لیلی لیف گفتم: «وای خدا جون کمک! کاری بکن اونا بالا رو نگاه نکنند.»
لیلی لیف گفت: «نیووو.» یا یک چیزی شبیه همین. مامان حواسش نبود. ولی درست همان لحظهای که بیلی داشت از بالای سر آنها میرفت، بابا عینکش را برداشت تا تمیز کند. موقع تمیز کردن آن سرش رو به آسمان کرد و به مامان گفت: «خدای من! دیدی اونو؟»
مامان پرسید: «چی چی رو؟»
-همین الان یه پرندهی خیلی خیلی بزرگ از بالای سرمون گذشت.
مامان پرسید: «چی بود؟»
-درست ندیدم. داشتم عینکم رو پاک میکردم. اما خیلی خیلی بزرگ بود.
درست همان موقع آقای کیلاک سر و صدای بلندی راه انداخت که معنیاش را من میفهمیدم: «زود باش، من گرسنمه. تو رو خدا غذای منو بده.»
پدر و مادرم هم سرشان را بلند کردند و همهی ما را دیدند که کنار پنجرهی اتاق بیلی بودیم.
نظر خوانندگان
هنوز هیچ نظری درباره این کتاب ثبت نشده است.