این دختر نامرئی نیست نوشته مارکوس سجویک با ترجمه آرزو احمی از مجموعه رمان جوان منتشر شده است. این دختر نامرئی نیست با عنوان She is not invisible در سال 2014 منتشر شده است.
لورت پیک از پدرش یاد گرفته که همیشه دنبال الگوها، اعداد و اتفاقات تکرار شونده باش. مهارتی که او به طور خاصی در آن خوب است. وقتی که پدرش به طور ناگهانی گم میشود لورت و برادر کوچکش از لندن به نیویروک پرواز میکنند تا یک سری از پیامهای رمزگذاری شده را رمزنگاری کنند تا بلکه بتوانند پدرش را پیدا کنند… اما نکته اینجاست که لورت نابینا است و نیاز به برادرش دارد تا بتواند مسائل را حل کند…
از پشت جلد این دختر نامرئی نیست
پدر “لورت پیک” به او یاد داده که به دنبال الگوها، اتفاقها و اعداد تکراری بگردد، مهارتی که در آن استعداد فراوان دارد. وقتی پدر هنگام تحقیق برای کتاب جدیدش ناپدید میشود، لورت و برادر کوچکش با هواپیما از لندن به نیویورک میروند و برای یافتن او مجبور به رمزگشایی از چند پیغام میشوند و این گونه سرنخهای هولناکی از حادثهی ناپدید شدن پدر به دست میآورند. مشکل این است که لورت نابیناست. او که هم به برادرش و هم به حسهای دیگر خود وابسته است، میفهمد که برای نجات پدر باید از مهارتهایش در کشف وضعیتهای غیرعادی و گاهی خطرناک در جهانی پر از تاریکی استفاده کند.
گزیدهای از این دختر نامرئی نیست
کتاب سیاه.
این عبارت بلافاصله توجهم را جلب کرد، چون بابا به دفتر یادداشتش میگوید کتاب سیاه. او دفترهای زیادی دارد، دفترهایی با جلد گالینگور که، همه مثل همند و به تمامشان هم میگوید کتاب سیاه. درحالیکه این کتابهای سیاه در ظاهر سفیدند و از قرار معلوم این حرف خندهدار است، اما من که نمیفهمم چرا.
همانطور که به پیغام گوش میدادم پوستم یخ کرد.
ایمیل از طرف کسی به نام مایکل واکر بود و میگفت دفتر بابا را پیدا کرده، نشانی ایمیل را داخل جلد دیده و میخواهد مژدگانی پیشنهادی را بگیرد.
ایمیل اینطوری تمام میشود:
متوجه شدهام ارزش مژدگانی 50 پوند است، به همین دلیل فکر کنم اگر بگویم انگلیسی هستید اشتباه نکرده باشم. میخواستم بدانم اگر دفترتان را پس بدهم معادل آن به دلار چقدر میشود؟
قربان شما، آقای مایکل واکر
نظر خوانندگان
هنوز هیچ نظری درباره این کتاب ثبت نشده است.