شاهزاده و بینوا اثر معروف و ماندگار مارک تواین، نویسندهی صاحبنام انگلیسی است که تاکنون اقتباسهای زیادی از این اثر ساخته شده است.
ادوارد، ولیعهد انگلستان، تام پسربچهی فقیر و بینوا را در حیاط قصر میبیند. ادوارد متوجه شباهت تام با خود میشود و او را به قصر میبرد. بچهها تصمیم میگیرند لباسشان را عوض کنند، اما نگهبانان قصر آنها را اشتباه میگیرند و پادشاه واقعی را از قصر بیرون میکنند و پسرک بینوا در لباس پادشاه قصر میماند. اما این اشتباه سرآغاز ماجراهای بسیاری است برای نشان دادن تفاوتهای زیاد و عمیق زندگی اشرافی و درباری با زندگی فقیرانه و خیابانی دو انسان، که به لحاظ ظاهر ذرهای با هم تفاوت ندارند.
نشر پیدایش این کتاب را با ترجمه محمدرضا ملکی برای مخاطب نوجوان، از مجموعهی کلاسیکهای خواندنی منتشر کرده است. منظور از کلاسیک، آثار روایی، اعم از رمان، مجموعهی داستان از هر ژانر، یا حتی شاید زندگینامه و سفرنامه است که بر ادبیات، اندیشه یا جامعهی زمان خود یا پس از آن تاثیری لایق توجه گذاشتهاند، یا به رغم گذر اعصار، همچنان وجهه سرگرمکنندهی خود را برای مخاطب جوان قرن ۲۱ حفظ کردهاند.
گزیدهای از کتاب شاهزاده و بینوا
در شهرِ باستانیِ لندن، یک روزِ پاییزیِ به خصوص در ربعِ دومِ قرنِ شانزدهم، پسری در خانوادهی فقیرِ کنتی متولد شد که خانوادهاش او را نمیخواست. در همان روز کودکِ انگلیسیِ دیگری هم در خانوادهی ثروتمندِ تیودر چشم به جهان گشود که خانوادهاش هم او را میخواست. همهی انگلستان او را میخواستند. انگلستان، چنان او را دوست داشت، به او امید بسته بود و برایش به درگاه خدا دعا میکرد که وقتی واقعاً آمد، مردم از خوشحالی به مرزِ جنون رسیده بودند. مردم حتی کسانی را که کمی با آنها آشنایی داشتند در آغوش گرفته، میبوسیدند و اشک شوق میریختند. همه، کار را تعطیل کردند، خرد و کلان، فقیر و غنی، جشن گرفتند و بـه پایکوبی و آوازخوانی مشغول و با هم بسیار مهربان شدند و این وضعیت برای روزها و شبهای متوالی ادامه داشت.
نظر خوانندگان
هنوز هیچ نظری درباره این کتاب ثبت نشده است.