شمشیربال نام رمانی نوشتهی نانسی ییفن است. رمان شمشیربال از مجموعه رمان نوجوان منتشر شده است.
نانسی ییفن نویسندهی جوانی است که سال ۱۹۹۳ در چین متولد شد و بخش نخست کودکی خود را در آنجا گذراند. او نخستین الهامهای خود را برای نوشتن این داستان، از عشق همیشگی خود به پرندهها گرفت. نانسی ییفن، شمشیربال را بعد از خوابی دربارهی پرندههای در حال جنگ، و نیز برای کنار آمدن با ترسهای خود بعد از واقعهی یازده سپتامبر و ترس از حملههای تروریستی نوشت.
از پشت کتاب شمشیربال
شاهین ظالمی به کمک کلاغها و زاغهای سیاه، پرندههای دیگر را اسیر میکند و به بردگی میکشد. اهالی جنگل سنگروان مجبور میشوند تا در مقابل خطری که همه را تهدید میکند، متحد شوند. اما آزادی واقعی تنها به کمک شمشیربالِ افسانهای به دست خواهد آمد…
افسانهای شیرین و هیجانانگیز از نویسندهای نوجوان.
گزیدهای از کتاب شمشیربال
پرتوهای نور از میان درختها به پایین میافتادند و سایههایی تشکیل میدادند که بر بوتههای نمناک و در هم پیچیده، لکه میانداختند. پنهان، در زیر یکی از این سایهها، قلعهای در حال ساخت بود. برای این کار، تعداد زیادی از پرندههای جنگلی اسیر و بالبسته شده بودند، و بیکلام، هر روز کار میکردند و سنگ و گل و شاخه حمل میکردند. معمولا کلاغی به سیاهی زاغ میان آنها پرسه میزد. هر زمان که امکان داشت، با داد و نفرین و کتک مفصل، بر سر یک قربانی بیخبر میپرید. نامش چشم قلمبه بود و سرپرست برده مرغها، و شلاق چرمی سیاهی به رنگ پرهایش با خود داشت.
شاهینی به رنگ قهوهای مایل به قرمز، با شنل تیرهای بر دوش، از میان یک چشم طلایی موذی، ساخته شدن قلعهاش را تماشا میکرد. نامش تورنت بود. جثهاش نسبت به نژادش درشت، و سر و گردنش از سر کرده و سربازانش بلندتر بود.
نظر خوانندگان
هنوز هیچ نظری درباره این کتاب ثبت نشده است.