شاگرد ته کلاس

شاگرد ته کلاس اولین رمان آنجالی قطره رئوف، نویسنده‌ی جوان اصالتا بنگلادشی و تبعه‌ی انگلستان است. خانم رئوف فارغ‌التحصیل رشته‌ی مطالعات زنان از دانشگاه آکسفورد است و نامش به خاطر فعالیت‌های اجتماعی و بشردوستانه‌اش در فهرست ۲۰۱۹ «صد زن تاثیرگذاری جهان» ثبت شده است.

شاگرد ته کلاس با نام اصلی the boy at the back of the class نخستین بار در سال ۲۰۱۸ منتشر شد. شاگرد ته کلاس، داستان پسری به نام احمد است که از پناهندگان سوری است و در انگلستان زندگی می‌کند. این کتاب نگاه جالب و دلسوزانه‌ای به پناهجویان جنگی دارد و اهمیت دوستی و مهربانی در جهان را نشان می‌دهد. رئوف برای این کتاب، نامزد دریافت مدال کارنگی سال ۲۰۱۹ شد. شاگرد ته کلاس همچنین برنده‌ی جایزه واترستون و جایزه بلوپیتر شده است.

نشر پیدایش رمان شاگرد ته کلاس را از مجموعه رمان‌هایی که باید خواند برای نوجوانان منتشر کرده است. این مجموعه شامل رمان‌هایی است که با آنها زندگی می‌کنیم؛ نفس می‌کشیم، می‌خندیم، گریه می‌کنیم و قد می‌کشیم. رمان‌هایی هستند که با آنها سفر می‌کنیم، کوله‌پشتی‌مان را پر از تجربه‌های‌شان می‌کنیم و مثل چادری در آنها پناه می‌گیریم.
رمان‌هایی هستند که صلح و دوستی و امید را – چه کودک یا نوجوان باشیم و چه بزرگسال – به ما هدیه می‌دهند. رمان‌هایی که اگر آنها را نخوانیم، چیزی کم خواهیم داشت. رمان‌هایی هستند که باید خواند…

از پشت جلد کتاب شاگرد ته‌کلاس

قبلا ته کلاس ما یک صندلی خالی بود، اما حالا پسری به اسم احمد رویش می‌نشیند. مثل من نه سالش است، اما بچه‌ی عجیبی است، نه حرف می‌زند، نه لبخند. حتی آب‌نبات لیمویی هم که من عاشقش هستم دوست ندارد. اما به زودی می‌فهمم که احمد بداخلاق نیست، پناهنده است و از جنگ فرار کرده، از جنگ واقعی. هرچه بیشتر از سرگذشتش باخبر می‌شوم، بیشتر دلم می‌خواهد کمکش کنم. اما کمک کردن به او کار آسانی نیست…

 گزیده‌ای از کتاب شاگرد ته کلاس

مادر می‌گوید آدم‌هایی که تخیل ندارند از درون مرده‌اند، من که فکر نمی‌کنم جوزی از درون یا بیرون مرده باشد – آخر خیلی پرحرف است.

وقتی آدم سه‌تا دوست صمیمی داشته باشد، مدرسه به نظرش بهترین جای دنیاست، حتی در خسته‌کننده‌ترین روزها. هرچند که امسال مدرسه خیلی باحال‌تر شده و علتش هم معلم جدیدمان خانم خان است.

خانم خان موهای تاب‌داری دارد و همیشه بوی توت‌فرنگی می‌دهد – که خیلی بهتر است از اینکه مثل آقای تامسون بوی جواب کهنه بدهی.