پادشاهی که کشورش را گم کرد (قصه‌ای که دوستش دارم)

پادشاهی که کشورش را گم کرد از مجموعه قصه‌‌ای که دوستش داشتم و به قلم مجید راستی منتشر شده است. راستی با انتشار اولین کتاب خود برای خردسالان  با عنوان پسرک و خورشید در ۱۳۵۵ نوشتن را به صورت حرفه ای شروع کرد. تاکنون بیش از ۹۰ عنوان کتاب خردسال و کودک از او منتشر شده است. عاطفه ملکی‌جو نیز تصویرگری‌های این کتاب را انجام داده است.

مجموعه قصه‌ای که دوستش دارم شامل ده داستان مختلف است. مجموعه‌ای از موضوعات متنوع و جذاب برای کودکان در سنین پیش از دبستان یا سال‌های ابتدایی آن هستند و خواندن کتاب را تازه آغاز کرده‌اند. قصه‌نویس‌ها، همه قصه‌هایشان را دوست دارند، و بعضی را بیشتر! قصه این کتاب‌ها انتخاب نویسنه است از میان آثار تازه نوشته‌شده‌اش. شاید چنین انتخابی تضمینی باشد بر کیفیت اثر.

کتاب پادشاهی که کشورش را گم کرد صفحه‌آرایی خاص و کودکانه و  تصویرگری‌های زیبا و جذابی به هنرمندی عاطفه ملکی جو دارد که خواندن آن را برای کودکان دلچسب‌تر کرده است.

از پشت کتاب جلد کتاب پادشاهی که کشورش را گم کرد

«این قصّه را دوست دارم»
چون پادشاهی دارد که همه‌ی دار و ندارش را توی یک بقچه جا داده.
این قصّه، یک کلاغ هم دارد. امّا نه از آن کلاغ هایی که سر و صدا راه می اندازند و شلوغ می‌کنند. این کلاغ خیلی هم ساکت است. شاید خیالی در سر دارد!…»

بخشی از کتاب پادشاهی که کشورش را گم کرد

شب می‌رفت و روز می‌آمد …

پادشاه سیار، هر روز پای پیاده و با بقچه‌ای که همراه داشت، از جایی به جای دیگر می‌رفت.

کلاغی هم بود که از دور دنبال پادشاه پرواز می‌کرد و می‌رفت.

یک روز، پادشاه سیار با بقچه‌اش به بیابان رسید.

آفتاب می‌تابید و هوا گرم بود.

پادشاه سیار راه زیادی رفته بود و خسته شده بود. ایستاد. دستش را سایبان چشم‌هایش کرد.