هیات منصفه همنوعان عنوان مجموعهی نه داستان انگلیسی زبان است که به کوشش یوسف نوریزاده، انتخاب و ترجمه شده است.
خوانندگان و منتقدان حین مطالعه هر داستان به دنبال ارتباط انسانی شخصیتهایند، عمل و عکسالعملشان در قبال هم، پیش یا هنگام یا پس از رقم خوردن هر فعلی. هریک از آثار این مجموعه، به مانند بنیان هر اثر داستانی، انواع عمل و عکسالعملند در قبال حوادث مختلف: مرگ، بیماری و … در مکانهای مختلف: اداره، خانه و … با انسانهای مختلف: مرد، زن، پیر، جوان.
داستانهای این مجموعه از نویسندگان مطرح همچون ارنست همینگوی، جان اشتاین بک و گراهام گرین انتخاب شده است. عناوین این ۹ داستان عبارتند از:
- رضایت نسبی (جان برنساید)
- خیابان از قلم افتاده (پاتریک ودینگتون)
- حادثهای تکاندهنده (گراهام گرین)
- هیات منصفه همنوعان (سوزان گلاسپل)
- داستان یک ساعت (کیت چوپین)
- خانم کوچولوی پیر کریکت کریک (لن گری)
- کورهراه فرسوده (یودورا ولتی)
- یک روز انتظار (ارنست همینگوی)
- گلهای داوودی (جان اشتاین بک)
نشر پیداش هیات منصفه همنوعان از مجموعه داستان بزرگسال منتشر کرده است.
گزیدهای از کتاب هیات منصفه همنوعان
اولین بار که آرتور مککچنی را دیدم، وقتی بود که با چند تا چک به بانک آمده بود. تازه شروع به کار کرده بودم؛ تازه مدرسه را تمام کرده بودم، و فکر میکنم کمی اضطراب داشتم. رفتارش به دلم نشست. سر تا پا مودب بود و با نزاکت حرف میزد، چیزی که الحق از خیلی از مشتریهایمان سر نمیزد. تا این اولین، و تقریبا یک معاملهی بیکلام، به آخر برسد پیشاپیش به یقین رسیده بودم که او کسیست که میتوانم دوستش داشته باشم، اما متوجه این نکته هم شده بودم که او کمی با بقیه فرق دارد؛ یکی از آن مردهایی بود که به چیزهایی فکر میکنند که دیگران زحمتش را به خود نمیدهند، یا به قدر کافی اهمیتی به دیگران نمیدهند تا بفهمند جاهایی که دیگر چارهای ندارند،باید دست به چه کاری بزنند. همانطور که خودکار به دست ایستاده بود، آشکارا داشت آرم سنجاقشده به برگردان یقهام را میخواند؛ دیدم که دلم میخواهد رویای کوچولویی را که در سر میپروراند به سقلمهای از سرش به در کنم.
نظر خوانندگان
هنوز هیچ نظری درباره این کتاب ثبت نشده است.