من مادر مادربزرگم بودم (رمان کودک)

کتابی احساسی و زیبا درباره نوه‌ای که از مادربزرگ مریضش مراقبت می‌کند و مادر مادربزرگش می‌شود.

65000 تومان 58500 تومان

29 عدد در انبار

شناسه محصول: 5288 دسته: ,

من مادر مادربزرگم بودم رمانی است اثر مژگان بابامرندی که برای کودکان گروه سنی 11+ سال نوشته شده است.

مادربزرگ نوشین آلزایمر (بیماری فراموشی) دارد. نوشین می‌داند که حقوق مادر و پدرش نمی‌رسد تا برای او پرستار بگیرند و برای همین تصمیم می‌گیرد خودش از مادربزرگ پرستاری كند. اما این كار اصلا ساده نیست. مادربزرگ به خیلی ازحرف‌های پرستار کوچولو گوش نمی‌کند  و همین باعث می‌شود ماجراهای زیادی در خانه‌ی آنان اتفاق بیفتد.

من مادر مادربزرگم بودم را نشر پیدایش در دسته‌ی رمان کودک منتشر کرده است. این مجموعه علاوه بر سرگرم کردن کودک، او را با شخصیت‌های، خوی‌ها و وضعیت‌های متفاوت و متنوعی آشنا می‌کند.

گزیده‌ای از کتاب من مادر مادربزرگم بودم

از خواب پریدم. دیدم جیش کرده‌ام. توی دلم گفتم: «وای الآن مامان دعوایم می‌کند.»
مامان‌بزرگ هم بیدار بود. گفت: «وای الآن مامانت دعوایم می‌کند.»
سر جایش نشست. مچ پاهایش را مالید. دیدم که کمی از زخم‌هایش کنده شد. صورت مامان‌بزرگ از درد یک جوری شد. دلم می‌خواست مامان نبیند و من زخم‌هایش را بکنم. اگر مامان‌بزرگ می‌گذاشت آن زخم بزرگه را بکنم برایش یک بستنی قیفی بزرگ، از همان‌ها که دوست دارد، می‌خریدم.
موهایش گوریده بود. گفتم: «باید مثل دخترهای خوب اول از همه مویت را شانه کنی.» اما مامان‌بزرگ مثل همیشه گوش نمی‌داد.
رفتم سراغ تخت مامان‌بزرگ. گفتم: «برو کنار ببینم.» می‌خواستم ببینم اگر مسابقه باشد کی برنده می‌شود. او یک عالم جیش کرده بود. روی تشکش به قول بابا بیشتر از مال من نقشه‌ی جغرافیا بود. داد زدم: «آفرین دختر خوب، تو اولی.» اما زود جلوی دهانم را گرفتم چون مامان همه چیز را خیلی زود می‌شنید.
خیلی خوب بود. من اولین کسی بودم که مامان‌بزرگ جیشو داشت. فکر نکنم تو مدرسه‌مان کسی مامان‌بزرگ این جوری داشته باشد. فکر هم نمی‌کنم کسی توی آنها باشد که مثل من هنوز سر جایش جیش کند. پس من به مامان‌بزرگم رفته ام. اما می‌دانم که مامانم از اینکه ما شبیه هم هستیم اصلاً خوشش نمی‌آید.
به نورا اشاره کردم و یواش گفتم: «بلند شو زود لباس‌هایت را عوض کن. الآن است که مامان سر برسدها… اول از همه به نورا سر می‌زند بعد به تشک من و تو. سر و صدا هم نکن چون نورا بیدار می‌شود.»
گروه سنی

کودک 11+

قطع

پالتویی

نوع جلد

شومز

سال چاپ

1397

تعداد صفحه

70

شابک

978-600-296-528-8

نویسنده

مژگان بابامرندى

ناشر

انتشارات پیدایش

از مجموعه‌‌ی

رمان کودک

نظر خوانندگان

هنوز هیچ نظری درباره این کتاب ثبت نشده است.

اولین خواننده‌ای باشید که در رابطه با این اثر نظر می‌دهید “من مادر مادربزرگم بودم (رمان کودک)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیشنهادهای شگفت انگیز