مثلثهای موازی اثر مژده کیاسالار از مجموعه رمان بزرگسال انتشارات پیدایش منتشر شده است.
رمان مثلثهای موازی روایت زندگی ۳ زن است؛ یک مادر و دو دخترش صبا و سیما. مادر که در ازدواجش شکست خورده، مدام فرزندانش را نفرین میکند که گرفتار سرنوشتی مشابه او میشوند. صبا و سیما نیز در تلاشند به هر طریقی خود را از این نفرین حفظ کنند؛ اما…
از پشت کتاب مثلثهای موازی
آن زمان هنوز آقای ابعاد صدایش نمیکردم. این اسم را خودم برایش انتخاب کردهام. همیشه دنبال شناخت زنها از همهی ابعاد بوده. خودش هم خبر ندارد که هیچ وقت حتی توی تنهاییهایم اسمش توی کلهام نچرخیده. استاد گفته بود: «این هم دوست تازهی من و جانشین تو!» توی ذهنم دنبال یک اسم میگشتم اما همهاش نام تو میآمد توی ذهنم. آن روز حتی اسم آقای ابعاد را هم رویش نگذاشته بودم؛ اسمی که خودش هنوز هم از آن خبر ندارد. مهم هم نیست.
گزیدهای از کتاب مثلثهای موازی
… میشود با بعضی آدمها سالها زندگی کرد و حتی یک بار هم آنها را به اسم صدا نزد. مثل مامان. هیچ وقت اسم بابا را نمیگفت. اگر شناسنامهام نبود، هیچ وقت اسمش را نمیفهمیدم. اسم بابا فقط وقتی داشتم فرمی را پر میکردم به دردم خورده بود. تا وقتی کسی را به نام صدا نکنی برایت مهم نمیشود…
نظر خوانندگان
هنوز هیچ نظری درباره این کتاب ثبت نشده است.