نخ قرمز به جای لب‌هایش

نخ قرمز به جای لب‌هایش اثر زهرا نوری از مجموعه داستان بزرگسال نشر پیدایش منتشر شده است.

کتاب نخ قرمز به جای لب‌هایش شامل یازده داستان کوتاه است؛ داستان هایی که حول محور دنیای زن‌ها می‌گردد و شخصیت‌های اصلی آن‌ها از جنس زن هستند و در پی آن ، احترام و عشقی که هر زن و دختری فارغ از ملیت و مرز و زبان به دنبال آن است.

اگرچه داستان‌های به زبان دری نقل شده اما هر کدام از داستان‌ها می‌تواند در هر جای دنیا اتفاق بیافتد و افتاده باشد. بیشتر حرف‌ها و دردها بین تمام زنان مشترک هستند و زبان بومی داستان دلیل بر آن نمی‌شود که داستان‌ها فقط و فقط برای زن‌های افغانستانی نوشته شده است.

از پشت جلد کتاب نخ قرمز به جای لب‌هایش

به حویلی نگاه کردم. چیزی ندیدم، اما صداهایی را می‌شنیدم. نزدیک در رفتم و از شیشه، اطراف را ورانداز کردم. اولین چیزی که دیدم خوئم بودم. با دهانی باز، بینی و لبی کوچک. چشم از خودم کندم و به حویلی چشم دوختم. تنها چیزی که دیدم بوته اسپند بود. شمال تکانش می‌داد. صدای خش خشش روی دیوار نگاهم را به آن میخکوب کرده بود. همان جایی که بوته آویزان بود، ظهرها آفتاب می‌تابید. هم خانه را آفتابی می‌کرد هم بوته را.