کتاب لطیفههای شیرین ملانصرالدین از مجموعهی طنز نوجوان نشر پیدایش است که به کوشش مرجان کشاورزی آزاد، گردآوری و بازنویسی شده است. کتابهای این مجموعه شامل داستان، بازنویسی متون کهن یا شعر است که همگی توسط نویسندگان مطرح نوجوان در قالب طنز نوشته شدهاند. از ویژگیهای این کتابها تصاویر خطی و بدیع آن است. در این کتاب نیز، رامین مشرفى تصویرهای بامزه و جالبی را برای نوجوانان تصویرگری کرده است.
درباره اینکه ملانصرالدین یا شیخ نصرالدین که بود و در چه دورهای زندگی میکرد، عقاید و نظرات مختلفی وجود دارد. بعضیها او را شخصیتی افسانهای و تخیلی و برخی او را همدوره با تیمور گورکانی میدانند. اما آنچه قابل طرح و بررسی است این است که ملانصرالدین با وجود نامعلوم بودن پیشینهی تاریخی یا زمان شکل گرفتن او در حکایتهای عامیانه، شخصیتی است که در فرهنگ عامه به وجود آمده و باقی مانده است. بدیهی است بسیاری از حکایاتی که در مورد ملانصرالدین نقل میشود ساختهی ذهن مردمی است که رنجها و سختیهای زندگی را با ذره ذرهی وجود خود حس کردهاند و این احساس را با طنز و شیرینی بیان آمیخته و حکایاتی جاودان ساختهاند.
زمانی که از بیان سختترین حرفها ناتوانیم، گفتن ضربالمثل یا تعریف کردن حکایتی کوتاه میتواند نزدیکترین راه برای ایجاد ارتباط با دیگران باشد. برای فرزندانمان بگوییم تا برای فرزندانشان بگویند.
بخشی از کتاب شیرین لطیفههای شیرین ملانصرالدین
ملانصرالدین خانهای داشت، که آن را با یکی از دوستانش شریک بود. یعنی نیمی از خانه مال ملا بود و نیمی دیگر مال دوست و شریکش. روزی ملا به سراغ دلالی رفت و به او گفت: «سهم خانهی مرا بفروش.»
مرد دلال با تعجب گفت: «چه شده که تصمیم گرفتهای سهم خود را بفروشی؟»
ملا گفت: «میخواهم با پولی که از فروش سهم خود به دست میآورم سهم شریکم را هم بخرم و همهی خانه مال خودم بشود!»
محمد حسین –
عالیه برای عیدی دادن
من دو تا از اینا رو از آریا کتاب گرفتم برای دوستم و خودم . کتاب قشنگی بود