تصویر آخر نوشته لیلا دارابی از مجموعه رمان نوجوان منتشر شده است.
تصویر آخر درباره پسری نوجوان به نام آیت است که اوتیسم دارد. پدرش اما هنوز با این مسئله کنار نیامده و حتی اجازه نداده آیت از آموزش های بچه های خاص استفاده کند. مادرش هم چهار سالی است که آنها را ترک کرده و از آن به بعد، بیشتر مسئولیت آیت به عهده یلدا خواهر 16 ساله اش_که فقط یک سال از او بزرگ تر است_گذاشته شده است. مسئولیت مراقبت از آیت باعث میشود تا یلدا نتواند به فعالیتهای مورد علاقهاش بپردازد. وقتی آیت بر اثر یک حادثه به دارالتأدیب می افتد، یلدا متوجه بسیاری از مسائل میشود و از همه مهم تر، راز بزرگ زندگیشان است که پدر و مادر سالهاست از او پنهان کردهاند…
بخشی از کتاب تصویر آخر
با چشم دنبال آیت میگردم. صدایش از وسط سالن میآید که یکریز میگوید: «این رو آیت کشید.»
پیدایش میکنم. مامان نرگس هم همراهش است.
مامان نرگس لبخندزنان پشت هم جواب میدهد: « آره این رو تو کشیدی.»
روسری جدیدش را زیر چادر سر کرده. از دیروز تا حالا صورتش کلی گا انداخته و چشمهایش انگار عسلی شدهاند. میگفت از چند روز قبل به بچههای گلین خانم سپرده بود یک پرستار جدید برای مادرشان پیدا کنند. میگفت از همان هفتهی پیش تصمیم گرفته برگردد پیش ما، از همان هفتهای که نشست و همهچیز را سیر تا پیاز برایم گفت. دیگر نمیخواهم به این چیزها فکر کنم؛ به گذشتهی ماماننرگس، به اینکه آن روز که مسابقه داشتم اگر ماماننرگس یک نفر دیگر را جای خودش برای پرستاری از گلین خانم میگذاشت، این اتفاقها الان جور دیگری میافتاد.
نظر خوانندگان
هنوز هیچ نظری درباره این کتاب ثبت نشده است.