شبها گرگ میشوم عنوان جلد چهارم از مجموعه کتاب اشباح است. مجموعهای شش جلدی به قلم کورنلیا فونکه، نویسندهی آلمانی رمانهای فانتزی و ماجراجویانه است.
خانم فونکه بعد از تحصیل در رشتههای علوم تربیتی و گرافیک،ابتدا مشغول به تصویرگری شد. او بیش از ده سال است که برای کودکان و نوجوانان داستان مینویسد و در حال حاضر نه تنها در آلمان در ردیف مشهورترین و محبوبترین داستاننویسان است، بلکه در خارج از آأمان هم شناخته شده است. او را همتای آلمانی جی کی رولینگ (نویسندهی آمریکایی هری پاتر) میدانند.
کورنلیا فونکه تاکنون جوایز بسیاری کسب کرده است از جمله دو بار برندهی جایزهی کتاب سال کودک بوک سنس شد و مدال ساکورا را از گروه بینالمللی دانش آموزان ژاپن در سال ۲۰۰۶ گرفت. روزنامه تایمز در سال ۲۰۰۵ نام کونلیا فونکه را در اسم ۱۰۰ نام پرنفوذ سال قرار داد. سهگانهی «قلب جوهری» و رمان «ارباب دزدها» از آثار معروف اوست که به فارسی نیز ترجمه شدهاند. تاکنون بیش از ۲۰ میلیون نسخه از کتابهای فونکه در سراسر جهان به فروش رسیده است.
تام، خانم هدویگ آبدانه (شکارچی معروف اشباح) و شبحی به نام «هوگو» مجموعه داستانهای اشباح را جان میدهند. در هریک از کتابهای این مجموعه قهرمانان آن، ماجراهای تازه و وحشتناکی را پشت سر میگذراند.
در جلد چهارم این مجموعه، شبها گرگ میشوم ،در یکی از شبهای بارانی سگی خطرناک با چشمهای زرد رنگ و وحشتناک پسربچهای به نام موتیز را گاز میگیرد. مورتیز به زودی متوجه تغییراتی عجیب در خود میشود. دست زخمی او پر از مو میشود. صدایش گرفته و خشن میشود و رنگ چشمهایش تغییر کرده و زرد میشوند … آيا او تبدیل به گرگ میشود؟
گزیدهای از کتاب شبها گرگ میشوم
موته گفت:«اتفاقا من از قیافهاش خیلی خوشم اومد٬ به ویژه اینکه خیلی قوی و جنگجو بود.» آنها همین طور که راه میرفتند و بحث میکردند، به زیر گذر پل قطار نزدیکتر شدند. بازدم آنها در هوای سرد ماه اکتبر، مثل دود سفیدی در هوا پخش میشد.
لیندا خرخرکنان گفت: «من از این زیرگذر متنفرم٬ بو میده، تازه خیلی تاریک و ترسناکه.»
نظر خوانندگان
هنوز هیچ نظری درباره این کتاب ثبت نشده است.