قابوسنامه نوشته “عنصرالمعالی کیکاووس بن اسکندرِ وشمگیر” از حاکمان خاندان زیاری در قرن پنجم هجری قمری است. او کتاب را برای پسرش “گیلانشاه” نوشت تا به این وسیله حاصل تجربیات خویش را به او منتقل کند. وی این کتاب را به نام فرزندش گیلانشاه در ۴۴ فصل نوشته، به این قصد که اگر وی پس از او حکومت را حفظ کند یا به رتق و فتق کارهای دیگر بپردازد، بداند چگونه وظایف خود را انجام دهد و همچنین به منظور تربیت فرزند، رسوم لشکرکشی، مملکتداری، آداب اجتماعی و دانش و فنون متداول را مورد بحث قرار دادهاست. سبک نگارش کتاب نثر مُرسَل یا همان نثر ساده و بیپیرایه معمولِ قرنهای چهارم و پنجم هجری قمری به سبک بلعمی و بیهقی است. قابوسنامه سرشار از پند و حکمت و البته حکایتهای خواندنی است.
این کتاب مکرر به طبع رسیده، از جمله در ایران هفت بار منتشر شده که چاپ پنجم توسط استاد سعید نفیسی به سال ۱۳۱۲ طبع و چاپ ششم به اهتمام دکتر عبدالمجید بدوی در تهران به سال ۱۳۳۵ انتشار یافته و همچنین در انگلستان جزو انتشارات اوقاف گیب بهاهتمام «روبن لوی» به سال ۱۹۵۱ منتشر شده و نیز چند بار در هند انتشار یافتهاست. نصیحتنامه مشهور به قابوسنامه تصحیح سعید نفیسی با ویراستاری عزیزالله علیزاده در سال ۱۳۸۵ در تهران منتشر شد. تصحیح قابوسنامه به کوشش غلامحسین یوسفی در سال ۱۳۴۵ منتشر شدهاست.
قصههای خواندنی قابوسنامه (عنصرالمعالی) را نشر پیدایش از مجموعه ادبيات كهن برای نوجوانان با بازنویسی مرجان کشاورز و تصویرگری رامین مشرفی منتشر کرده است. این مجموعه شامل گنجینهی ارزشمند ادبیات ایران از روزگاران بسیار دور تا دوران معاصر است؛ از کارنامه اردشیر بابکان تا اشعار پروین اعتصامی … بازنویسی، سادهنویسی، برگردان به نثر و شرح و معنی لغات سخت از ویژگیهای مهم کتابهای این مجموعه است.
داستانی از قابوسنامه
در خراسان عیاری زندگی میکرد با حشمت و جاه و جلال نام او مهلّب بود. روزی مهلب در راهی میرفت. پوست خربزهای روی زمین افتاده بود. آن را ندید. پای بر پوست خربزه گذاشت. لغزید و به زمین افتاد. مهلب خشمگین شد. کارد بر کشید و پوست خربزه را با خشم تکه تکه کرد. مردی او را دید. جلو رفت و گفت: «تو جوانمرد و بسیار توانگری. شرم نداری که پوست خربزه را با کارد میزنی؟»
مهلب گفت: «پوست خربزه مرا به زمین انداخته. پس چه کسی را بزنم؟ هر که مرا به زمین زند، من او را دشمن میدانم.»
دشمن را خوار نباید داشت؛ اگر چه حقیر باشد. هر که دشمن را خوار و کوچک بشمارد، خود خوار و زبون خواهد شد. پس در هلاک دشمن باش از آن پیش که او تدبیر هلاک تو کند.
نظر خوانندگان
هنوز هیچ نظری درباره این کتاب ثبت نشده است.