حوض نقرهای مهتاب عنوان ۱۰ مجموعه داستان کوتاه نوشتهی مرسده کسروی است. نشر پیدایش رمان حوض نقرهای مهتاب را از دستهی مجموعه داستان نوجوان منتشر کرده است. رمان های این مجموعه با موضوعات متنوع، خواندنی و پرکشش از نویسندگان و مترجمان مطرح برای آشنایی نوجوانان با ادبیات داستان ایران و جهان انتخاب شدهاند.
از پشت جلد حوض نقرهای مهتاب
آمدم بپرسم پس استیو مک کویین کجاست که خودش گفت: شوهرم با یک دختر اسپانیایی ازدواج کرد و رفتن کاتالونیا. کاتالونیا اصلا کجای نقشهی جغرافیا بود؟ فکر کردم دنیا میتواند خیلی بزرگتر از حیاط خانهی قدیمی ما باشد، خیلی بزرگتر از سفرهای که ما هر روز شش نفری دورش مینشستیم و آسمان همه جای دنیا اصلا همان رنگ آسمان بالا سر ما نیست.
عنوان داستانهای این مجموعه عبارتند از:
- شبی که عزرائيل شدم
- دیو من، صنعان تو
- دروغگو دشمن خدا
- باران موکل
- مرد و مردانه
- قهر قهر تا قیامت
- قربانی
- میهمانی از آمریکا
- از ما بهترون
- خانه قهرش آمده
گزیدهای از کتاب حوض نقرهای مهتاب
خانهی ما دو اشکوبه بود، سه اتاق بالا و سه تا پایین. مامان دو اتاق پایین را داده بود به محمدرضا که راحت درسش را بخواند. مامان و بابا بعد از مستاجر آخری اتاقها را اجاره نداده بودند که به قول خودشان بشوند اتاق پشتکنکوریها. اتاق سوم انباری بود. پر از خرت و پرت. عطیه طاقت شببیداری نداشت، من هم آدم صبح نبودم. انباری شبها لانهی من جغد بود. از سر ناچاری بهش راضی بودم. حالا که محمدرضا تهران قبول شده بود، دو اتاق خالی داشتیم. اگر محمدحسن شر نمیشد، مال من میشدند. اینطوری ناچار نبودم غرغرها و خروپفهای عطیه را در اتاق مشترکمان تحمل کند. دومی هم میشد اتاق کارم. مگر نه اینکه همهی شاعرها، نویسندهها و نقاشها اتاق کار دارند؟ من هم جا لازم داشتم. اصلا تا کی باید میرفتم در مطبخ کنار اجاق سه فتیله که مامان غر بزند؟
نظر خوانندگان
هنوز هیچ نظری درباره این کتاب ثبت نشده است.