مجموعه دفتر خاطرات بچه لاغرمردنی اثری محبوب از نویسنده و کارتونیست آمریکایی، جف کینی است. او ماجراهای خندهدار پسر نوجوانی به نام «گرگ» را نقل میکند که اتفاقات و خاطرههای روزانه خود را در دفتر خاطرات شخصیاش مینویسد. روانی، سادگی و بامزه بودن لحن نوشتهها این مجموعه را به اثری محبوب در بین نوجوانان و حتی مخاطبان بزرگسال تبدیل کرده است. ضمن اینکه هر صفحه از کتاب نیز، شامل نقاشیها و تصاویر جالبی است که باعث جذاب و خواندنیتر شدن آن شده است.
رک و راست باید بگوییم که به عقیدهی بچه لاغرمردنی (گرگ)، این دفتر وقایعنگاری است، نه یک دفتر خاطرات. نوشتن توی این دفتر را مامانش بهش پیشنهاد داده. اما گرگ قرار نیست درباره احساساتش یا چیزهایی از این دست توی این دفتر بنویسد. پس شما هم چنین انتظاری ازش نداشته باشید. او نوشتن را فقط و فقط به این دلیل قبول کرده است که بعدها وقتی مشهور و ثروتمند شد، این کتاب به دردش بخورد. اما حالا تازه وارد دورهی راهنمایی شده است و همکلاسیهایش یک مشت بچهی کودن هستند. بچه لاغرمردنی در اولین روز مدرسهاش و همین که منتظر آمدن معلم نشسته، نوشتن دفتر وقایعنگاریاش را شروع میکند. فقط از گرگ توقع نداشته باشید که مثل همهی دفترخاطرات دیگر بنویسد: دفتر عزیزم این اتفاق افتاد یا دفتر عزیزم آن اتفاق افتاد!
نخستین نسخه از مجموعه دفتر خاطرات بچه لاغرمردنی در سال ۲۰۰۴ و به صورت آنلاین منتشر شد و از همان زمان طرفداران بیشماری پیدا کرد. بچه لاغرمردنی در سال ۲۰۱۰ در لیست ده کتاب برتر دنیا قرار گرفت و در سال ۲۰۱۲ نیز برندهی جایزهی کتاب بلو پیتر شد. تاکنون بیش از ۲۰۰ میلیون نسخه از کتابهای این سری به فروش رفته است.
نشر پیدایش ۱۲ جلد این مجموعه را با ترجمه نسرین مهاجرانی، در قالب یک پک منتشر کرده است. این مجموعه شامل کتابهای زیر است:
- دفتر خاطرات بچه لاغرمردنی
- دستورات رودریک
- آخرین ضربه
- روزهای سگی
- حقیقت بدترکیب
- تعطیلات زورکی
- موی دماغ
- بدشانس
- سفر پردردسر
- مدرسه عهدبوق
- قوز بالا قوز
- بزن به چاک
گزیدهای از جلد اول کتاب
میخواهم چیزی برای ثبت در تاریخ بگویم. بهنظر من دورهی راهنمایی مسخرهترین ایدهای است که تا به حال به فکر بشر رسیده است. بچههایی مثل من که هنوز کامل رشد نکردهاند باید با گوریلهایی که روزی دوبار ریششان را میزنند همکلاس بشوند.
و بعد آنها از اینکه زورگویی مشکل بزرگ مدرسههای دورهی راهنمایی است، تعجب میکنند.
اگر با من بود کلاسبندی را براساس قد انجام میدادم، نه سن. ولی آنوقت، بچههایی مثل چیراگ گوپا هنوز باید کلاس اول باشند!
امروز، اولین روز مدرسه است و حالا منتظریم تا معلممان زودتر بیاید و جاها را مشخص کند. من هم بهتر است تا آمدن او توی این دفتر بنویسم.
اجازه بدهید یک نصیحت خوب بکنم: اولین روز مدرسه حواستان باشد که کجا مینشینید، وارد کلاس میشوید کیفتان را روی یک نیمکت زهوار در رفته میگذارید و همانجا مینشینید تا بعد جای شما مشخص بشود؛ ولی یکدفعه میبینید که معلم میگوید: امیدوارم از جایی که نشستین راضی باشین! چون باید تا آخر سال همونجا بشینین.
نظر خوانندگان
هنوز هیچ نظری درباره این کتاب ثبت نشده است.